نام کتاب : اصول فلسفه و روش رئاليسم نویسنده : العلامة الطباطبائي جلد : 1 صفحه : 129
مقاله چهارم ارزش معلومات
مقدمه
بيان ارزش و اعتبار معلومات- كه بهتر است آنرا ارزش علوم و ادراكات بناميم- براى اينست كه روشن شود- آيا ادراكات ما تا چه اندازه حقيقت است- و با واقع مطابقت دارد- آيا آنچه ما بوسيله حس يا عقل خود مىفهميم- مىتوانيم مطمئن باشيم- كه واقع و نفس الامر هم همينطور است كه ما مىفهميم- يا آنكه ممكن است اصلا واقع و نفس الامرى نباشد- و جهان معلومات هيچ در هيچ باشد- يا آنكه واقع و نفس الامر طورى باشد- و ما طور ديگرى كه مقتضاى ذهن ما- در تحت شرايط زمانى و مكانى است بفهميم- .
چنانكه در مقاله يك گذشت- فلسفه پارهاى از ادراكات را- بعنوان حقايق مطابق با واقع مىشناسد- و سعى مىكند حقايق را- از اعتباريات و وهميات تميز دهد- بديهى است اين سعى هنگامى مفيد است- كه ذهن انسان خاصيت ادراك كردن واقعيات را- همانطور كه هستند داشته باشد- و اگر ذهن هميشه اشياء را با شكل- و كيفيتى كه ساخته و پرداخته خود او است- درك كند فلسفه بلا موضوع و سعيش بيهوده است- .
مسئله تعيين ارزش و اعتبار معلومات را- از جهتى مىتوان اساسىترين مسائل شمرد- زيرا راه رئاليسم [1] از ايده آليسم [2] با سوفيسم - [3]و راه فلسفه جزمى دگماتيسم [4] كه افلاطون - و ارسطو و پيروانشان در يونان قديم- و جميع حكماء دوره اسلامى- و دكارت [5] و لايب نيتس [6] و عده ديگر از فلاسفه جديد اروپا- پيرو آن بودند از راه فلسفه شكاكان سپتىسيسم - [7]كه بوسيله پيرهون [8] در حدود قرن چهارم قبل از ميلاد- در يونان تاسيس شد و در يونان- و سپس در حوزه اسكندريه و اخيرا در اروپا- پيروانى داشته و دارد از همين جا جدا مىشود- .