responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : طبقات ناصري(تاريخ ايران و اسلام) نویسنده : سراج جوزجانی، منهاج الدین    جلد : 1  صفحه : 493

بطرف شهر راندند [و عطف ايشان از لشكرگاه بجانب شهر، روز دوشنبه سيوم ماه جمادي الاخري سنه خمس و خمسين بود، از سامانه بتعجيل راندند] كه دو روز و نيم بعد مسافت صد كروه را قطع كردند، بامداد بعد از نماز بدر شهر راندند [1]، و در حوالي شهر طواف [2] كردند، و شب را در ظاهر دهلي ميان باغ جود و كيلوكهري [3] و شهر لشكرگاه ساختند. و چون آن ملوك و لشكر بر اميد وعده آن مكتوبات بباغ جود [4] رسيدند، فضل خدائي [5] آن بود: كه پيش از آن بدو روز، جماعت مخالفان از شهر روان شده بودند [6]. چون آن ملوك را از نقل ايشان معلوم شد، در كار خود متأني شدند، و از حضرت پادشاه فرمان شد، تا دروازه‌هاء شهر ببستند. و چون لشكر از شهر غايب بود، استعداد جنگ كردند و امير الحجاب علاء الدين [7] اياز زنجاني [8] نايب [9] امير حاجب، و الغ كوتوال بك جمال الدين نشاپوري [10]، و ديوان عرض ممالك نصرهم اللّه، در محافظت شهر و استعداد مرد جنگ، آثار پسنديده نمودند، و در ان شب بر باره شهر امراء و سر خيلان و معارف شهر را نامزد كردند. چون بامداد روز جمعه شد حق تعالي لطيفه‌ئي ساخت، و ملك كشلوخان عزيمت مراجعت كرد، و ملوك ديگر و والده سلطان ملكه جهان چون مشاهده كردند [كه آن انديشه باز نخواند] [11] جمله (بر) بازگشتن اتفاق كردند، و بيشتر حشم ايشان [آن بود كه با ايشان] در مراجعت موافقت ننمودند، و در حوالي شهر مقام كردند، و بسيار از اكابر و معارف دست راست [12] طلب كردند، و بخدمت درگاه پيوستند، و آن ملوك
[1] مط: قطع كردند و روز پنجشنبه ششم ماه جمادي الاخري بباغ خود نزول كردند، بامداد بعد از نماز بدر شهر آمدند
[2] مط: طوف
[3] اصل: باغ حور و كتلوكهري. مط و راورتي و پ: مانند متن.
كيلوكهري بر ساحل جمعنا داراي عمارات قشنگي بود، امير خسرو در قران السعدين ذكر آنرا كرده، مقبره همايون بابر در آنجاست
[4] اصل: باغ جود، در بعضي نسخ باغ خود است. در ظفر الواله (1: 722) البستان المعروف باغ جوز است. قرائت صحيح آن باغ جود باشد كه برني نيز بچنين املا آورده است.
[5] مط: خداي تعالي
[6] مط: مخالفان را از شهر روان كرده بودند
[7] راورتي: بن اياز.
پ: مانند متن.
[8] در يكي از نسخ: ريحاني. پ: زنجاني
[9] راورتي: و نايب
[10] اصل:
نيساپوري.
[11] اصل: بخواند
[12] مترجمان انگليسي اين جمله را به وعده امان ترجمه كرده‌اند در تاريخ برني (488) گويد: شهاب سلطاني را بدست راست فرود آورد، در برهان قاطع (ص 859) دست دادن بمعني بيعت كردن و آرام گرديدن آمده، و دست راست كنايه از وزير اعظم هم هست.
نام کتاب : طبقات ناصري(تاريخ ايران و اسلام) نویسنده : سراج جوزجانی، منهاج الدین    جلد : 1  صفحه : 493
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست