responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : طبقات ناصري(تاريخ ايران و اسلام) نویسنده : سراج جوزجانی، منهاج الدین    جلد : 1  صفحه : 296

مستحصر شد [1]، و مدتها ملك دمشق را شريك و نايب او بود، مدتي ملك راند و درگذشت، رحمة اللّه عليه.

العاشر الملك الكامل‌

ملك كامل ولي عهد پدر بود، بتخت مصر بنشست و بعد از پدر و برادر ملك المعظم ممالك شام در تصرف آورد، و پسر خود را كه مسعود نام بود، پادشاهي ممالك يمن داد، و حجاز در ضبط آورد، و بجانب روم و عرب جهاد بسيار كرد، و سنت غزو و جهاد بجا آورد، و بعد از چندگاه درگذشت، و اللّه الباقي و كل شي‌ء هالك.

الحادي عشر الملك الصالح بن الكامل‌

ملك صالح ولي عهد پدر بود، چون برحمت حق پيوست، ملك صالح بتخت مصر نشست، و ممالك پدر و اجداد را در تصرف آورد، و بنو اعمام خود را، و برادران را بقدر امكان مراعات و خدمت كرد، و ملك را محافظت نمود، و اندك عمر يافت، و بعد از چندگاه درگذشت، و از وي فرزندان خرد ماندند. ثقات چنين روايت كردند: كه در حوادث و وقايع ايران كه فتنه چنگيزخان ظاهر شد جماعت تركان خوارزم، و ترك خوارزم شاهي بعد شكست سلطان جلال الدين منكبرني [2] بن محمد خوارزم شاه، بزمين مصر و شام افتادند، و ملك عادليان را در تصرف آوردند، بعضي گذشتند و بعضي ماندند، ملك تعالي بر همه رحمت كناد، و سلطان السلاطين ناصر الدنيا و الدين را در تخت پادشاهي باقي و پاينده داراد، آمين.


[1] پ: مستحز. در ترجمه راورتي، بعد از كلمات مستحصر شد، چنين آمده: ملك المعظم و ملك العادل از يك مادر بودند، و مدتها ... ولي اين جمله در (پ) نيز نيست
[2] اين نام بدو صورت نقل شده: منكبرني و منكبرتي.
لن پول و شجره تورك منكبرتي نوشته‌اند. و در كتب تاريخ مانند نفثة المصدور و سيره خوارزم شاه منكبرني است.
قراري كه يكي از فضلاي ما وراء النهر مرحوم هاشم شايق بمن گفت، اين نام بدو صورت در زبانهاي آنجا تحليل ميگردد: اول منك بمعني داغ و لكه سپيد، و برتي يعني بروت، پس منكبرتي بمعني سپيد بروت است.
دوم منك به همان معني سابق، و برون بمعني بيني كه منكبرني سپيد بيني باشد. راورتي: منگبرني، پ: منكبرني ستوري نيز اين نام را باملاي منكبرني‌Mankubirni ضبط كرده (تاليفات فارسي 2: 1349) قراري كه در صفحه 6 ج 2 در متن طبقات آمده گويا معني منكبرني بفارسي هزار مرده باشد. كه لقب يكي از امراي شمسيه هند كبير خان اياز بود. چون در تركي منك بمعني هزار بود، و كاشغري آنرا به كسره اول بهمين معني نوشته (ديوان لغات الترك 3: 266) پس ازين اشاره منهاج سراج و بد نيل بودن كلمه منك (هزار) در اول آن گفته ميتوانيم كه معني اصل كلمه «هزار مرده» باشد. منهاج سراج گويد: خلق او را هزار مرده گفتندي، بدين سبب او را منكبرني لقب فرموده بود. (رك: ص 6 ج 2 همين كتاب).
نام کتاب : طبقات ناصري(تاريخ ايران و اسلام) نویسنده : سراج جوزجانی، منهاج الدین    جلد : 1  صفحه : 296
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست