را
معني بتازي قليل بود، و او بشام و حجاز و عراق و ما وراء النهر، و پارس و
كرمان و قهستان [1] و خراسان جمله بگشت، اسحاق موصلي [2] آورده است،
در كتاب اغاني كه او را فرزندي بمرد، بسيار جزع كرد، آنگاه بربط ساخت بر
مثال فرزند خويش، و آنرا بر گردن نهادي و ميزدي، و بدان غمگساري ميكردي و
ميگريستي. و او پدر مهتر نوح بود عليه السّلام. جمله عالم، از سه پسر
نوحاند. و با او در كشتي هشتاد و نه تن بودند. چون فرزندان نوح و فرزندان
ايشان جمله هلاك شدند، در طوفان باد و آتش كه بر قوم صالح و هود بود [3].[1] اصل: قهتان، ولي قهستان معرب كهستان ناحيتي است در شرق ايران بشمال كرمان و دشت لوت. [2] اصل: موصيلي، براي تشريح (ر: 1، مآخذ مولف نمبر 13). [3] در اين جا مولف شجره اولاد نوح (ع) (يافث، حام، كنعان) را نوشته، ولي
كاتب در آن مسامحت تمام ورزيده، و آنرا بهم مخلوط ساخته، و خوشخط و خوانا
هم ننوشته، علاوه بر ان رسيدن نم هم اين حصه كتاب را مغشوش و خراب كرده كه
خواندن آن دشوار است. در اين جا ما عينا نوشتههاي كتاب را تا جائي كه
خوانده ميشود، نوشتيم (و العهده علي الكاتب) (6) ارباب قصص و تاريخنگاران
در شمار و اسماي اولاد نوح مختلف و مشوشاند آنچه درين كتاب بنظر ميآيد،
با نوشتههاي تورات و مسعودي و مجمل سر نميخورد و نميتوان اقوال مشوش
مورخان را با تورات تطبيق كرد.