responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : طبقات ناصري(تاريخ ايران و اسلام) نویسنده : سراج جوزجانی، منهاج الدین    جلد : 1  صفحه : 15

رفته، چون عبادت بسيار كردند، ضعيف گشتند، و نوميد شدند، كه ايشان را بهشت باز نخواهند برد، در ميان خلق آمدند، و به لهو مشغول گشتند، و از اولاد قابيل زنان خواستند، و جباران و ظالمان از اولاد ايشان پديد آمدند، و براي دفع ايشان يكي را از فرزندان شيث پادشاه كردند، و لشكر ساختند، تا ظلم و تعدي آن جباران دفع كردند، و آن پادشاهان فرزندان شيث و آدم را كلدانيان [1] گويند، و بعضي گويند، اول ايشان كيومرث بود، و او را كلشاه [2] گفتندي، و اللّه اعلم.

يردين مهلائيل [3]

نام وي تول بود، مادرش شهيال بنت برمائيك [4] بن شيث بود، در ايام او خلق متفرق شدند، و هر كس خود را زميني اختيار كردند، و لقبي نهادند، و گوشه گرفتند و از اولاد او قبطي جبابره و ظالمان پيدا آمدند، و با يك ديگر قتال كردند، پس از فتنه بسيار، ساميارس را از اولاد قبطي بر سر خود رئيس كردند، و اوقات رياست ساميارس چهل و سه سال بود، و از آدم تا آن وقت يك هزار سال تمام شد، و از هبوط تا آن وقت يك هزار و سيصد و چهل سال بود. و اللّه اعلم.

اخنوخ [5] بن يرد

مادر اخنوخ را دمت نام بود، بنت بيان [6] بن آدم عليه السّلام، و او ادريس پيغامبر بود عليه السّلام، از براي آنكه بسيار درس كردي، ادريس خواندندي.


[1] اصل: كلندائيان؟ شايد صحيح آن مطابق آثار الباقيه (ص 87 ببعد) كلدانيان باشد و مدنيت كلده در تاريخ تمدن مشهور و معلوم است.
[2] در مجمل گويد (ص 21) اول مرديكه بزمين ظاهر كرد، مردي بود كه پارسيان او را گل شاه همي خوانند، زيرا كه پادشاهي او الا بر گل نبود. حمزه اصفهاني مي‌نويسد: «فاول انسان كان علي وجه الارض رجل يسميه الفرس كيومرث گلشاه (سني ملوك الارض 24). البيروني گويد: پارسيان نخستين انسان را كيومرث ملقب به كرشاه دانند يعني شاه جبل، يا گل شاه (ملك الطين) و باز مينويسد كه كر، در پهلوي بمعني كوه است، پس كرشاه ملك الجبال باشد (آثار الباقيه 99) اين گر، در اوستا و سنسكريت نيز بمعني كوه است و در پشتو تاكنون غر، كوه را گويند، پس معني آن شاه كوهسار است نه گل شاه.
[3] تورات: يارد. آثار الباقيه 73: يرد بن مهلائيل. گزيده: برد؟ مير خواند گويد كه برد و يرد هر دو منقولست. در اصل: برد؟ مسعودي: لود؟ ولي يرد بياي حطي اصح است.
[4] طبري: امه سمعن يا سمعان بنت براكيل.
[5] بدون همزه اول خنوخ هم منقولست (مير خواند- مسعودي ج 1 ص 22)
[6] در اين جا اصل نسخه بسبب كرم‌خوردگي نقص دارد، اين كلمه عينا طوري كه بنظر مي‌آيد، نوشته شد، طبري گويد: امه بركنا بنت الدرسيل بن محريل. تاريخ سيستان: مادرش اجره.
نام کتاب : طبقات ناصري(تاريخ ايران و اسلام) نویسنده : سراج جوزجانی، منهاج الدین    جلد : 1  صفحه : 15
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست