responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : حق اليقين نویسنده : علامه مجلسى    جلد : 1  صفحه : 73

اما ما را مناقشه در اين ضرور نيست و از براى اثبات امامت و احق بودن بخلافت كه مطلب اصلى ماست در اين مقام حصول اين معنى كافيست بتقريرى كه مكرر مذكور شد.

(نهم) وَ تَعِيَها أُذُنٌ واعِيَةٌ

يعنى و ضبط ميكند و حفظ مينمايد آيات قرآنى و حقايق ربانى را گوشى كه حفظكننده و نگاه‌دارنده است خاصه و عامه بطرق مستفيضه روايت كرده‌اند كه اين آيه در شأن امير المؤمنين عليه السّلام نازل شده چنانچه ثعلبى در تفسير و حافظ ابو نعيم در حليه و واحدى در اسباب نزول و طبرى در خصايص و راغب اصفهانى در محاضرات و ابن مغازلى در مناقب و ابن مردويه در مناقب و اكثر مفسران و محدثان خاصه و عامه از حضرت امير المؤمنين و ابن عباس و بريده اسلمى و ضحاك و جماعت بسيار روايت كرده‌اند و بعضى باين لفظ است كه حضرت امير المؤمنين عليه السّلام گفت كه رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم مرا در برگرفت و گفت امر كرده است مرا پروردگار من كه تو را بخود نزديك گردانم و علوم خود را بتو تعليم نمايم و بر من لازم است كه اطاعت پروردگار خود نمايم در حق تو و تو را سزاوار است كه حفظ نمائى و فراموش نكنى پس اين آيه نازل شد بروايت ديگر فرمود كه چون اين آيه نازل شد حضرت رسول صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم فرمود كه از خدا سؤال كردم كه اين را گوشهاى تو گرداند و خدا مستجاب كرد دعاى مرا پس حضرت امير المؤمنين عليه السّلام فرمود كه بعد از آن آنچه از آن حضرت شنيدم هرگز فراموش نكردم چون تواند بود كه فراموش كنم بعد از دعاى آن حضرت زمخشرى و فخر رازى با نهايت تعصب ايشان اين روايت را نقل كرده‌اند و زمخشرى در كشاف گفته است كه مراد باذن واعيه گوشيست كه از شأن او آن باشد كه هر چه را بشنود حفظ كند و ضايع نگرداند بترك عمل بآن پس اين روايت اخير را روايت كرده است كه اگر گوئى چرا خدا اذن را بلفظ مفرد و نكره ادا كرده است جواب گوئيم كه از براى اشعار بآنست كه حفظكننده بسيار كم است و سرزنشى است مردم را بر اين امر و از براى دلالت بر آنست كه يك گوش كه حفظ كند بس است و نزد خدا بمنزله گروه بسيار است و پروائى نيست بجماعت ديگر هر چند تمام عالم را پر كند تمام شد كلام زمخشرى و حق تعالى بر قلم او جارى كرده و اعتراف كرده است كه فائده بعثت و نزول آيات در خصوص حضرت امير المؤمنين (ع) بعمل آمده است و اوست حافظ علوم الهى چون تواند بود كه او محكوم حكم جاهلى چند باشد كه در همه احكام محتاج باو بودند و از او استفسار مينمودند و حقتعالى فرموده است‌ هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَ الَّذِينَ لا يَعْلَمُونَ‌ با ساير آيات و ادله كه سابقا مذكور شد و مؤيد آنكه آن حضرت اعلم ناس بود بلفظ و معنى قرآن آنكه ابن حجر ناصبى در صواعق محرقه از ابن سعد روايت كرده است كه حضرت امير (ع) فرمود بخدا سوگند كه هيچ آيه نازل نشد مگر آنكه ميدانم در چه امر نازل شده و در كجا

نام کتاب : حق اليقين نویسنده : علامه مجلسى    جلد : 1  صفحه : 73
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست