responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : حق اليقين نویسنده : علامه مجلسى    جلد : 1  صفحه : 219

شما پسر خطاب را چون أبو بكر بهوش آمد گفت بخوان چون خواند أبو بكر گفت اللَّه اكبر ترسيدى كه اگر من در اين غش بميرم مردم اختلاف كنند در باب خلافت عثمان گفت بلى أبو بكر گفت خدا تو را جزاى خير دهد از اسلام و اهل اسلام پس عهد را تمام كرد و امر كرد او را كه بر مردم بخواند پس وصيتها كرد عمر را پس طلحه داخل شد و گفت از خدا بترس و عمر را بر مردم مسلط مگردان أبو بكر گفت مرا بخدا ميترسانى اگر خدا بپرسد خواهم گفت بهترين امت را بر ايشان خليفه كردم و در اين تعيين خليفه چندين خطا كرده‌ (اول) آنكه او را چه نسبت بود كه امام و خليفه از براى مردم تعيين كند بلكه مخالفت رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم كرد كه باعتقاد ايشان خليفه تعيين نكرده و تأسى بحضرت رسول صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم بنص قرآن واجب است‌ (دويم) آنكه گفت عمر بهترين امت است با آنكه على در ميان امت بوده و باحاديث متواتره او بهترين امت بود چنانچه گذشت و خود گفته لست بخير لكم و على فيكم‌ (سيم) آنكه عثمان را چه نسبت بود كه بى‌رخصت خليفه با حق تعيين چنين امر عظيمى براى چنين فظ غليظ جاهل فتاك بيباكى بكند بلكه بايست او را منع و زجر كند كه چرا چنين كردى چه جاى آنكه او را تحسين كند و جزاى خير از جانب اسلام و اهل اسلام باو دهد رسول خدا در امور جزئيه چندين روز انتظار وحى الهى ميكشيد و برأى كامل خود سخن نميگفت اين جاهلان بى‌باك آيا از آن حضرت افضل و اكمل بودند كه چنين امر عظيمى را براى خود تعيين من كردند و مستحق تحسين بودند و از اينجا لازم مى‌آيد كه شفقت اين دو منافق زياده از حضرت رسول صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم باشد نسبت بامت كه رحمة للعالمين بود و او تعيين خليفه نكرد به رأى ايشان و ايشان كردند و هر عاقلى از اطوار متناقضه و اقوال متباينه مى‌يابد كه در همه احوال غرض ايشان اجراى صحيفه معهود و محروم گردانيدن اهل بيت رسالت از خلافت بود و اقوال و افعالى كه عامه و خاصه نقل كرده‌اند كه در اين حال از او ظاهر شد دلالت بر ضلالت و بطلان خلافت او ميكند بسيار است و اين رساله گنجايش ذكر آنها را ندارد.

مطلب دويم در بيان قليلى از بدع و قبايح اعمال و شنايع افعال عمر است‌

كه خليفه دويم سنيانست بدان كه مطاعن و مثالب اين منبع فتن زياده از آنست كه در كتب مبسوطه احصاء توان كرد فكيف اين رساله و او در جميع مطاعن و مثالب أبو بكر شريك بود بلكه خلافت أبو بكر شعبه‌اى از فتنه‌هاى او بود لهذا از مطاعن مخصوصه او بقليلى در اين رساله ايراد مينمائيم:

طعن اول‌ در بيان حديث دوات و قلم است و اشباه آن و اين طعن مشتملست بر چندين‌

نام کتاب : حق اليقين نویسنده : علامه مجلسى    جلد : 1  صفحه : 219
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست