نام کتاب : فرهنگ قرآن نویسنده : امامی، عبدالنبی جلد : 1 صفحه : 267
عِنْدَ
رَبِّکَ ثَواباً وَ خَیْرٌ أَمَلًا»، [1] آمده است که مراد از آن، اعمال
خیر است. پس البتّه که ثمره آن تا ابد الابدین باقی میماند. پس آن است
باقیات، و معنای «خَیْرٌ أَمَلًا» این است که فاعل آن در آخرت به آن
میرسد، آن چیزی را که در دنیا آرزوی رسیدن به آن را داشته، و آنچه در
«خیر» آمده است، همان «الْباقِیاتُ الصَّالِحاتُ»* است. [2] در فرهنگ
لغات نیز آمده که: بقی- بقاء ماند: استوار شد، و بقاء، به معنای زیست و
زندگانی، و باقی، اسم فاعل است به معنای مانده و از نامهای خداوند است.
[3] در معنای صالح آورده که: به معنای نیک، ضدّ فاسد، جمع آن صالحون، و مؤنث آن صالحه است. [4] همچنین در فرهنگ عمید آمده: باقی (به کسر قاف)؛ یعنی پایدار، پاینده، جاوید، بازمانده، به جا مانده. [5] در معنای صالح هم آورده: نیک، نیکوکار، شایسته. صالحه، مؤنث صالح است به معنای زن نیکوکار، و نیز به معنای عمل نیک و حسنه است. [6] و
در مقدمه مرآة الانوار و مشکوة الاسرار فرموده: بقاء، ضدّ فنا و زوال است،
و بقیّة الشیء، آن چیزی است که بعد از آن میماند، و در سوره هود، بقیة
اللّه را به ائمه علیهم السّلام و به خصوص قائم علیه السّلام، تفسیر
فرمودهاند، و در سوره بقره مراد از: «وَ بَقِیَّةٌ مِمَّا تَرَکَ آلُ
مُوسی وَ آلُ هارُونَ» را ذرّیه انبیا و برخی از آثاری دانستهاند که نزد
ائمه علیهم السّلام موجود است، و در سوره زخرف کلمه «باقیة» تأویل به ائمه
علیهم السّلام، و نیز تأویل به ولایت و امامت آنان شده است، و در سوره کهف و
مریم، کلمه «الْباقِیاتُ الصَّالِحاتُ»،* تأویل به مودّت ائمه علیهم
السّلام شده است. [7] و در معنای صالحات فرموده: صالحات در قرآن صفت برای اعمال است و از آن [1]. کهف/ 46. [2]. مجمع البحرین، ص 12. [3]. ملخّص المنجد و منتهی الأرب، ص 48. [4]. همان، ص 442. [5]. فرهنگ عمید، ص 232. [6]. فرهنگ عمید، ص 795. [7]. مقدمه برهان، ص 72.
نام کتاب : فرهنگ قرآن نویسنده : امامی، عبدالنبی جلد : 1 صفحه : 267