نام کتاب : درسنامه مهدویت نویسنده : سلیمیان، خدامراد جلد : 1 صفحه : 147
«من صاحب الامر هستم؛اما آن كسى كه زمين را از عدل آكنده مىسازد-همچنانكه پر از جور شده باشد-نيستم.چگونه او باشم؛در حالىكه ضعف بدن مرا مىبينى!قائم كسى است كه در سن پيران و منظر جوانان قيام مىكند.او نيرومند است.بهگونهاى كه اگر دستش را به بزرگترين درخت روى زمين دراز كند،آن را از جاى برمىكند و اگر بين كوهها فرياد برآورد،صخرههاى آن فرومىپاشد.عصاى موسى و انگشتر سليمان با او است.او چهارمين از فرزندان من است.خداوند او را در ستر خود نهان سازد؛سپس او را ظاهر كند و به واسطۀ او،زمين را از عدل و داد آكنده سازد؛همچنانكه پر از ظلم و ستم شده باشد». [1]
11.حضرت مهدى عجّل اللّه تعالى فرجه الشريف،از«فرزندان امام محمد تقى عليه السّلام»
عبد العظيم حسنى مىگويد:بر آقاى خود امام جواد عليه السّلام وارد شدم؛مىخواستم از قائم پرسش كنم كه آيا مهدى او است يا غير او؟امام آغاز سخن كرد و فرمود:«يا أبا القاسم إنّ القائم منّا هو المهدى الّذى يجب أن ينتظر فى غيبته و يطاع فى ظهوره و هو الثّالث من ولدى...»؛ [2]«اى ابو القاسم!قائم ما اهل بيت،همان مهدى[موعودى]است كه بايد در غيبتش،او را انتظار كشند و در ظهورش، او را فرمان برند.او سومين از فرزندان من است...».
12.حضرت مهدى عجّل اللّه تعالى فرجه الشريف،از«فرزندان امام هادى عليه السّلام»
صقر بن أبى دلف گويد:از امام جواد عليه السّلام شنيدم كه مىفرمود:«امام پس از من،فرزندم على است.دستور او دستور پدرش و سخن او سخن پدرش و اطاعت او اطاعت پدرش است».سپس سكوت كرد.گفتم:اى فرزند رسول خدا!امام پس از حسن كيست؟او به شدت گريست و سپس فرمود:«پس از حسن فرزندش قائم به حق امام منتظر است».گفتم:اى فرزند رسول خدا!چرا او را قائم مىگويند؟فرمود:«زيرا پس از آنكه يادش از بين برود و اكثر معتقدان به امامتش مرتد شوند، قيام مىكند...». [3]