خوئى، تبريزى: اگر نجس شود، برطرف كردن آن لازم نيست مگر در صورتى كه بقاءِ نجاست، موجب هتك مسجد باشد.
سيستانى: اگر نجس شود، برطرف كردن آن لازم نيست ولى اگر نجس كردن طرف بيرون ديوار موجب هتك مسجد باشد البتّه حرام است و برطرف كردن آن مقدارى كه رافع هتك باشد لازم است.
(4) بهجت: و بنا بر احوط، كافر نبايد وارد مساجد مسلمين شود.
[مسأله 901 اگر نتواند مسجد را تطهير نمايد]
مسأله 901 اگر نتواند مسجد را تطهير نمايد (1) ، يا كمك لازم داشته باشد و پيدا نكند، تطهير مسجد بر او واجب نيست (2) ، ولى اگر بىاحترامى به مسجد باشد بنا بر احتياط واجب، بايد به كسى كه مىتواند تطهير كند اطلاع دهد.
اين مسأله، در رسالۀ آيت اللّٰه بهجت نيست
(1) مكارم: مثل اين كه مسافر و در حال عبور باشد، يا احتياج به كمك دارد و پيدا نكند احتياط واجب آن است كه به ديگران كه مىتوانند تطهير كنند اطّلاع دهد.
(2) اراكى، خوئى، گلپايگانى، صافى: ولى بنا بر احتياط واجب بايد به كسى كه مىتواند تطهير كند اطّلاع دهد.
زنجانى، تبريزى: ولى بايد (تبريزى: بنا بر احتياط واجب) به كسى كه احتمال مىدهد آن را تطهير مىكند اطلاع دهد.
سيستانى: ولى چنانچه بداند كه اگر به ديگرى اطّلاع دهد اين كار انجام مىگيرد اگر باقى گذاشتن نجاست موجب هتك باشد بايد به او اطلاع دهد.
مسائل اختصاصى
بهجت: مسأله 742 بنا بر اظهر در قرار دادن مكانى به عنوان مسجد، صيغۀ وقف لازم نيست بلكه هر عملى كه دلالت بر آن كند كافى است، اگر چه به كار بردن لفظ در ايجاب آن، و تلفّظ به وقفيّت به عنوان مسجديّت أحوط است و هم چنين در قبول متولى يا حاكم شرع؛ و أظهر اعتبار قصد قربت است در وقف مسجد؛ و كافى است كه با نيّت و اراده بگويد: «جَعَلْتُهُ مَسْجِداً للّٰهِ» و مسجديّت را اعلام كند، به معنايى كه در عرف مسلمين معمول است (در مقابل مسجد به معناى لغوى) ؛ و در قبضش كافى است يك نفر كه نمازش محكوم به صحّت باشد با اذن واقف در آنجا نماز بخواند؛ و اقرب ترتيب آثار مسجديّت است بر مساجد مخالفين، در صورتى كه محكوم به كفر نباشند؛ و كليساها و كنيسهها در جهت حصول تقرب مانند مساجد مخالفين است ولى در ساير جهات محل تأمل است.
بهجت: مسأله 744 گذاشتن لباس نجس و ساير چيزهاى نجس و متنجس در مسجد، در صورتى كه نجاست آن به مسجد سرايت نكند و موجب بىاحترامى به آن نباشد، مانعى ندارد.
مكارم: مسأله 824 هر گاه مسجد نجس شود بر همه لازم است كه به طور واجب كفايى