نام کتاب : نهج البلاغه با ترجمه فارسى روان نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 91
فضيلت و برترى على عليه السلام
به خدا سوگند من در دنبال اين لشكر بودم و آنها را به پيشروى وا مىداشتم تا
باطل به كلّى عقب نشينى كرد و حق ظاهر گشت. در اين راه هرگز ناتوان نشدم و ترس مرا
احاطه نكرد.
هم اكنون نيز به دنبال همان راه مىروم و پرده باطل را مىشكافم، تا حق از
درون آن خارج گردد.
سرزنش خوارج
مرا با قريش چكار؟ به خدا سوگند هنگامى كه كافر بودند با آنها جنگيدم، و هم اكنون
كه فريب خوردهاند با آنها مبارزه مىكنم! ديروز همراهشان بودم چنان كه امروز نيز
با آنها مصاحبم.
سوگند به خدا! قريش از ما انتقام نمىكشد جز به خاطر اينكه خداوند، ما را از
ميان آنان برگزيده (و بر آنان مقدّم داشته است) ما هم آنها را، در زمره خويش
شناختيم ولى همانند گفته شاعر شدند آنجا كه مىگويد:
به جان خودم سوگند كه هر صبح از شير خالص صاف نوشيديد.
و از غذاى لذيذ چرب تا سر حدّ اشباع كامل خورديد.
ما به تو عظمت بخشيديم در حالى كه بزرگ نبودى.
و در اطراف تو با سواران تا به صبح بيدارى كشيديم و از تو نگهدارى كرديم.
خطبه 34
كه درباره بسيج مردم به سوى شاميان بعد از پايان كار خوارج ايراد فرموده است
از سرزنش شما خسته شده ام
نفرين بر شما! از بس شما را سرزنش كردم خسته شدهام! آيا به جاى زندگى
(لذّتبخش) آخرت به زندگى موقّت دنيا راضى گشتهايد؟ و به جاى عزّت و سربلندى،
بدبختى و ذلت را برگزيدهايد؟ هر گاه شما را به جهاد با دشمن دعوت مىكنم، چشمتان
از ترس در جام ديده دور مىزند، گويا ترس از مرگ، عقلتان را ربوده، و همچون مستانى
كه قادر به پاسخ نيستند، از خود بى خود شده و سرگردان گشتهايد و گويا عقلهاى خود
را از دست دادهايد و درك نمىكنيد، من هرگز و هيچ گاه به شما اعتماد ندارم،
اعتمادى بر شما نيست كه (در دفع دشمن) به شما تكيه شود
نام کتاب : نهج البلاغه با ترجمه فارسى روان نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 91