نام کتاب : نهج البلاغه با ترجمه فارسى روان نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 729
نامه 77
به «عبداللّهبن عبّاس» هنگامى كه وى را براى گفتگو نزد «خوارج» فرستاد
با آيات قرآن با آنها محاجه نكن؛ چرا كه قرآن (براى اين لجوجان) تاب معانى
مختلف و امكان تفسيرهاى گوناگون دارد، تو چيزى مىگويى و آنها چيز ديگر (و سخن
بجايى نمىرسد)، لكن با سنّت پيامبر صلى الله عليه و آله با آنها بحث نما! كه در
برابر آن پاسخى نخواهند يافت (و مجبور به تسليمند).
نامه 78
به ابوموسى اشعرى در جواب نامه او درباره حكمين
اين نامه را «سعيدبن يحيى اموى» در كتاب «المغازى» آورده است
بسيارى از مردم از بهره زيادى كه ممكن بود (در اثر تهذيب نفس در آخرت نصيب
آنها گردد) بازماندند. به دنيا روى آوردند و از سر هواى نفس سخن نگفتند و اين كار
باعث تعجّب من گرديده كه اقوامى خودپسند در آن گرد آمدهاند، من مىخواهم زخم درون
آنها را مداوا كنم، چرا كه مىترسم مزمن و غير قابل علاج گردد (ولى آنها مانع
مىشوند).
بدان! هيچ كس نسبت به وحدت، اتّحاد، الفت و همزيستى امّت محمّد صلى الله عليه
و آله از من حريصتر و كوشاتر نيست. من در اين كار پاداش نيك و سرانجام شايسته را
از خدا مىطلبم، و به آنچه تعهّد كردهام وفادارم، هرچند تو از آن شايستگى كه به
هنگام رفتن از نزد من داشتى، تغيير پيدا كرده باشى.
بدبخت كسى است كه از عقل و تجربهاى كه نصيب او شده محروم ماند و من از اين
كسى كه سخن بيهوده مىگويد متنفّرم. و از اين كه كارى را كه خدا آن را اصلاح كرده
برهم زنم بيزارم، آنچه را نمىدانى رها كن، زيرا كه اشرار مردم، شايعات زشت و
سخنان نادرست (درباره من) از گوشه و كنار به تو مىرسانند، والسلام.
نام کتاب : نهج البلاغه با ترجمه فارسى روان نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 729