نام کتاب : نهج البلاغه با ترجمه فارسى روان نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 529
خطبه 220
اين سخن در توصيف پوينده راه خداست
عقلش را زنده ساخته و شهواتش را ميرانده است، تا آنجا كه جسمش به لاغرى
گراييده و خشونت و غلظت اخلاقش به لطافت تبديل شده، برقى پر نور در وجودش درخشيده
و راه هدايت را برايش روشن ساخته و در طريق الهى او را به راه انداخته، همواره در
مسير تكامل از بابى به باب ديگر منتقل شده تا به دروازه سلامت و سراى زندگى
جاودانى راه يافته و در جايگاه امن و راحت، با آرامش و اعتماد ثابت قدم گرديده
است. (اينها همه به خاطر) آن است كه عقل و قلبش را به كار واداشته و پروردگارش را
راضى ساخته است.
خطبه 221
اين سخن را پس از تلاوت آيات «الْهيكُمُ التَّكاثُرُ* حَتَّى زُرْتُمُ الْمَقابِرَ»[1] بيان فرمود
شگفتا! چه هدف بسيار دورى! و چه زيارت كنندگان غافلى! و چه افتخار موهوم و
رسوايى! به ياد استخوانهاى پوسيده كسانى افتادهاند كه سالهاست خاك شدهاند، آن هم
چه يادآورى؛ آنها با اين فاصله بسيار به ياد تفاخر به كسانى افتادند (كه هيچ گونه
سودى به حالشان نخواهد داشت) آيا به خوابگاه ابدى پدران خويش افتخار مىكنند؟ و يا
با شمارش تعداد مردگان و نابود شدگان خود را بسيار مىشمرند؟
(گويى) خواهان بازگشت اجسادى هستند كه
تار و پودشان از هم گسيخته و حركاتشان به سكون تبديل يافته، (اين اجساد پوسيده)
اگر مايه عبرت باشند، سزاوارتر است تا باعث افتخار! اگر با توجّه به وضع آنان به
آستانه تواضع فرود آيند عاقلانهتر است تا آنان را وسيله سر بلندى قرار دهند!
(امّا) به آنها با چشمان كم سو نگاه انداختند و در اثر اين كوته بينى در درياى جهل
و غرور فرو رفتند.
اگر شرح حال آنان را از عرصههاى ويران آن ديار و خانههاى خالى بپرسند، پاسخ
خواهند داد: در زمين گم شدند (و بدنهاشان خاك و خاك آنها معلوم نيست در كجا
پراكنده و جزء چه موجودى شده است!)، شما نيز بعد از آنان در غرور و جهل قرار
گرفتهايد، بر جمجمه آنها قدم مىگذاريد
[1]. «افزونطلبى (و تفاخر) شما را به
خود مشغول داشته (و از خدا غافل نموده) است تا آنجا كه به ديدار قبرها رفتيد «و
قبور مردگان خود رابر شمرديد و به آنان افتخار كرديد!»- سوره تكاثر، آيه 1 و 2.
نام کتاب : نهج البلاغه با ترجمه فارسى روان نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 529