نام کتاب : نهج البلاغه با ترجمه فارسى روان نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 479
و در هر كمينگاهى به كمين شما مىنشينند، دلهايشان بيمار و ظاهرشان پاك و
آراسته است، در نهان براى فريب مردم گام بر مىدارند. از بيراههها حركت مىكنند،
وصفشان درمان، گفتارشان به ظاهر شفابخش، امّا كردارشان دردى است درمانناپذير!
بر رفاه و آسايش مردم حسد مىورزند و (اگر بر كسى) بلايى وارد شود خوشحالند و
اميدواران را مأيوس مىكنند، آنها در هر راهى كشتهاى دارند و در هر دلى راهى و در
هر مصيبتى اشك ساختگى مىريزند. مدح و تمجيد را به يكديگر قرض مىدهند و انتظار
پاداش و جزا مىكشند، اگر چيزى بخواهند اصرار مىورزند و اگر ملامت كنند پرده درى
مىنمايند و اگر سرپرستى به عهدهشان گذارده شود از حد تجاوز مىكنند. در برابر هر
حقّى باطلى در برابر هر دليل قاطعى شبههاى، براى هر زندهاى قاتلى، براى هر درى
كليدى و براى هر شبى چراغى تهيّه كردهاند، با اظهار يأس و بى رغبتى مىخواهند به
مطامع خويش برسند تا بازار خود را گرم سازند و كالاهاى خويش را به فروش برسانند.
سخن مىگويند ولى باطل خود را شبيه حق جلوه مىدهند. توصيف مىكنند ولى با آراستن
ظاهر راه فريب پيش مىگيرند. راه ورود به خواسته خود را آسان و طريق خروج از دام
خويش را تنگ و پر پيچ و خم جلوه مىدهند. آنها دار و دسته شيطانند و شرارههاى آتش
دوزخ (خداوند مىفرمايد:) «آنان حزب شيطانند و بدانيد حزب شيطان در زيانند». [1]
خطبه 195
كه در آن پس از ستايش خدا و ثنا بر پيامبر صلى الله عليه و آله مردم را اندرز
مىدهد
ستايش خدا
حمد و ستايش مخصوص خداوندى است كه از آثار قدرت و جلال كبرياييش آنقدر آشكار
ساخته كه چشم عقلها از عجايب قدرتش در حيرت فرو رفته و انديشههاى بلند انسانها را
از شناختن كنه صفاتش بازداشته است.
شهادتين
از روى ايمان و يقين و اخلاص و اعتقاد گواهى مىدهم كه معبودى جز خداوند يكتا
نيست، و نيز شهادت مىدهم كه محمّد صلى الله عليه و آله بنده و فرستاده اوست. وى
را هنگامى فرستاد كه نشانههاى هدايت به كهنگى گراييده و جادههاى دين محو و نابود
شده بود،