نام کتاب : نهج البلاغه با ترجمه فارسى روان نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 257
خطبه 116
كه در آن يارانش را اندرز مىدهد
خداوند پيامبر اسلام را فرستاد تا به سوى حق دعوت نمايد و گواه اعمال خلق
باشد. او بدون سستى و كوتاهى، رسالت پروردگارش را رسانيد و در راه خدا با دشمنانش
بدون ضعف و عذر نبرد كرد، پيشواى پرهيزكاران است و روشنى بخش چشم هدايت شدگان.
بخش ديگرى از اين خطبه است
اگر شما همانند من از آنچه پنهان است خبر داشتيد، از خانه ها بيرون مىآمديد و
سر به بيابان مىگذارديد، بر اعمال خويش گريه مىكرديد و همچون زنان مصيبت ديده به
سر و سينه مىزديد، ثروت خويش را بدون نگهبان و بى آن كه كسى را جانشين خود قرار
دهيد، رها مىساختيد و هر كدام از شما تنها به خود مىپرداختيد و به ديگرى توجّه
نمىكرديد، ولى آنچه را كه به شما تذكّر دادهاند فراموش كردهايد ... و از آنچه
شما را برحذر داشتهاند ايمن گشتهايد، در نتيجه عقل شما گم شده و امورتان پراكنده
گشته، به خدا سوگند، علاقه داشتم كه خداوند بين من و شما جدايى افكنده بود و مرا
به كسى كه نسبت به من سزاوارتر و شايستهتر از شماست، ملحق ساخته بود، همانها كه-/
به خدا سوگند-/ افكارشان خجسته، عليم و بردبار، گويندگان سخن حق و ترك كنندگان
طغيان و ستم، آنها كه پيش از ما، در طريق راست قدم نهادهاند و در راه روشن به
سرعت گام برداشتند، پس به سعادت جاويدان و زندگى گوارا و پركرامت دست يافتند.
آگاه باشيد! به خدا سوگند پسركى از طايفه «بنى ثقيف» كه هوسباز و متكبّر است،
بر شما مسلّط مىشود، اموال و كشتزارها و باغهاى سرسبز شما را مىخورد؛ چربى و رمق
شما را مىگيرد؛ فشارت را بيشتر كن اى «اباوذحه» (تا مىتوانى اين مردم را در فشار
بگذار و از آنها انتقام بگير).
شريف رضى رحمه الله مىگويد: «وَذَحَه» به معناى خُنْفُسا (نوعى از حشرات و
سوسكها كه در نقاط بسيار آلوده يافت مىشود) مىباشد و اين سخن اشاره به «حجّاج»
است، حجّاج با سوسك داستانى دارد كه اينجا جاى ذكر آن نيست.
نام کتاب : نهج البلاغه با ترجمه فارسى روان نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 257