نام کتاب : نهج البلاغه با ترجمه فارسى روان نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 195
از اثر هر گامى، و احساس هر حركتى، و آهنگ هر سخنى، و جنبش هر لبى، و مكان هر
انسانى، و وزن هر ذرّهاى و ناله هر صاحب اندوه و غمى.
و آنچه از ميوه بر شاخه درختان قرار دارد، و برگهايى كه روى زمين ريخته.
و از قرارگاه نطفه و يا جمع شدن خون و مضغه و يا پرورش يافتن انسان و نطفه.
(آرى از همه آنچه بر شمردم او به خوبى
آگاه است) و در اين آگاهى هيچ گونه مشقّتى برايش وجود ندارد و در حفظ و نگاهدارى
آنچه از مخلوقات به وجود آورده، ناراحتى براى او نيامده و در به كار انداختن امور
و تدبير مخلوقات سستى و ملالتى بر او عارض نشده، بلكه علمش در آنها نفوذ يافته، و
شمارش آنان را احصا كرده و عدالتش همه آنها را شامل شده و با كوتاهى آنها در آنچه
شايسته مقام اوست، باز از فضل خود محرومشان نساخته است.
دعا و نيايش
بار خدايا! تو داراى اوصاف جميل و صفات كمال بى منتهايى.
اگر به تو آرزومنديم چون تو بهترين آرمانى و اگر به تو اميدواريم تو بهترين
مايه اميد و رجايى!
پروردگارا! به من فصاحت و منطق و زبان گويا دادهاى، غير از تو را با آن مدح
نمىگويم و به جز تو بر ديگرى ثنا نمىخوانم، و آن را در راه آنان كه آرزو را قطع
مىكنند و مورد اعتماد نيستند به كار نمىبندم، در پرتو ايمان، زبانم را از مديحه
سرايى انسانها، و ثنا گويى بر مخلوق باز داشتهاى.
خداوندا! هر ثنا خوانى از سوى كسى كه ثنايش مىگويد، پاداش و عطايى دارد، من
به تو اميدوارم كه راهنمايم به سوى ذخاير رحمت و گنجهاى آمرزشت گردى.
كردگارا! اين است وضع آن كس كه تو را در توحيد خاصّ خودت يكتا بشمارد، و غير
از تو را مستحقّ اين ستايش و مدحها نداند.
من به تو نيازى دارم كه جز فضل تو نمىتواند آن را جبران كند، و اين فقر و
پريشانى را جز احسان وجود تو نتواند رفع نمايد، پس در اين مقام، رضاى خويشتن را به
ما عطا كن، و دست نياز ما را از دامن غير خود كوتاه گردان! «انَّكَ عَلى كُلِّ
شَىْءٍ قَديرٌ؛ تو بر هر چيزى توانايى». [1]