نام کتاب : مديريت و فرماندهى در اسلام نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 135
چرا از قبائل معروف، و بزرگزادگان بنى اسرائيل و ثروتمندان مشهور يكى را
انتخاب نكردى؟! شايستهتر از طالوت بسيارند!
اشموئيل در يك پاسخ كوتاه، معيار گزينش او را چنين بيان كرد:
«إِنَّ اللَّهَ
اصْطَفاهُ عَلَيْكُمْ وَزادَهُ بَسْطَةً فِى الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ؛ اين يك گزينش الهى است، خداوند او را بر شما برگزيده و بر
علم و قدرت جسمانى او افزوده». [1]
اشاره به اين كه علم و قدرت اكتسابى او با امدادهاى الهى افزايش يافته و در او
موهبت و اكتساب به هم آميخته است.
اين پاسخ محكم، ناآگاهان بنى اسرائيل را بيدار كرد و به آنها نشان داد كه در
معيارهاى گزينش فرمانده، سخت در اشتباهند؛ شخصيّت نياكان، شهر و قبيله، ثروت و
امكانات مادّى، هرگز رمز پيروزى در ميدان نبرد نيست؛ و در مسأله گزينش فرمانده يا
مدير نمىتواند نقش اصلى داشته باشد. مهم «علم» و «قدرت» يا «دانائى» و «توانائى»
است.
البتّه ذكر اين نكته لازم است كه، منظور از آگاهى و علم در اينجا آن نوع علم و
آگاهى است كه با گردش كار مدير و فرمانده پيوند دارد، و در حوزه مأموريّت او اثر
مىگذارد.
بسيار است تشكيلاتى كه مديران آنها به خاطر حاكميّت روابط شخصى و خصوصى، اين
دو ضابطه سرنوشت ساز را به دست فراموشى سپرده، و از هم متلاشى شدهاند.
مدير ناآگاه يا ناتوان تشكيلات خود را به ورشكستگى و سقوط مىكشاند و چنين فرماندهى
در ميدان نبرد نيز سرنوشتى جز شكست ندارد.
امام صادق عليه السلام در اين زمينه چنين مىفرمايد: