responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : قرآن و آخرين پيامبر نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 1  صفحه : 305

هر گونه مدركى كه نشان دهد او قاتل است همه را از ميان برده است.

اما باز در بازپرسى به دام مى‌افتد، از او مى‌پرسند:

- تو قاتلى؟

- نه من به كلى از اين جريان بى‌خبرم!

- با فلان كس آشنائى يا خصومتى داشته‌اى؟

- نه، اصلًا او را نمى‌شناسم!

در طى اين سئوالها و جوابها او همچنان همه چيز را انكار ميكند، و همه قرائن را مخفى ساخته تا راز او فاش نشود، ناگهان از او مى‌پرسند:

- در فلان ساعت كه مى‌گويند اين حادثه واقع شده شما كجا بوده‌ايد؟

- در سر كار بوده‌ام.

- آيا از دوستان همكار شما سؤال كنيم گفته تو را تصديق مى‌كنند؟

- نمى‌دانم ... اينجا در توجيه ادعاى خود فرو ميماند.

- بسيار خوب دو نفر شاهد مى‌گويند تو با او مدتى پيش، خصومت داشته‌اى.

- دروغ مى‌گويند!

- چرا اينها بر ضد تو دروغ مى‌گويند مگر اينها با تو خصومتى دارند، بر سر چه موضوعى خصومت دارند.

- در اينجا باز از توضيح اين مطلب كه چرا اين افراد درباره وضع گذشته او گواهى داده‌اند فرو ميماند.

- بسيار خوب مى‌گويند اين مقتول آدم خوبى بوده.

- اتفاقاً او آدم بدى بوده است!

نام کتاب : قرآن و آخرين پيامبر نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 1  صفحه : 305
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست