responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : قرآن و آخرين پيامبر نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 1  صفحه : 210

موسى به ميقاتگاه) آيا مدت مفارقت من از شما به طول انجاميد يا ميخواستيد مستحق خشم خداوند گرديد كه به پيمان من وفا نكرديد (و در غياب من بت‌پرستى آغاز نموديد). گفتند: (اى موسى) ما به اختيار و توانائى خود پيمان تو را نشكستيم، ولى ما زينت‌آلاتى از طايفه فرعونيان با خود داشتيم، به پيروى «سامرى» آنها را در آتش افكنديم (همگى ذوب شد) و سامرى مجسّمه‌اى شبيه گوساله براى ما ساخت كه صدائى داشت‌ [1] سپس سامرى و پيروان او به مردم گفتند اين خداى شما و خداى موسى است و دستور موسى را فراموش كرد. آيا آنها نمى‌ديدند آن گوساله پاسخى به ايشان نمى‌دهد و مالك سود و زيان آنان نيست.

در حالى كه هارون پيش از آن به آنها گفته بود اى جمعيت شما با اين جريان آزمايش شده‌ايد، و پروردگار شما خداى بخشنده است از من پيروى كنيد و فرمان مرا اطاعت نمائيد، گفتند ما همچنان به پرستش گوساله ادامه خواهيم داد تا موسى به سوى ما بازگردد. سپس موسى رو به طرف هارون كرد و گفت: اى هارون چه چيز مانع تو شد كه هنگاميكه ديدى آنها را گمراهى را در پيش گرفتند كه از من پيروى نكنى (و آنها را از اين كار بد بازدارى) آيا از دستور من سرپيچى كردى. هارون گفت:

برادر ريش و موى سر مرا مگير من ترسيدم (اگر زياد پافشارى كنم) بگوئى چرا در ميان بنى‌اسرائيل تفرقه انداختى و دستور مرا انجام ندادى.

سپس رو به سوى سامرى كرد و گفت: تو چرا اين كار را كردى گفت من‌


[1]. علت صداى گوساله را بعضى وزش باد و برخورد به قسمتهائى از مجسّمه كه به طرز خاصى ساخته شده بودميدانند و بعضى ديگر مى‌گويند سوراخى از دهان تا به آخر بدن او كرده بود و آن را به ديوار تكيه ميداد و كسى از پشت ديوار در آن ميدميد و صدائى از آن برمى‌خواست.

نام کتاب : قرآن و آخرين پيامبر نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 1  صفحه : 210
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست