نام کتاب : قرآن و آخرين پيامبر نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 141
مشتركى كه در ميان بسيارى از زبانها وجود دارد شاهد ديگرى محسوب مىگردد.
در هر حال اين اختلاف السنه كه از فكر خلّاق و نوآور انسان سرچشمه ميگيرد، و
يكى از وسايل شناسائى اقوام و ملتها محسوب ميگردد، از آيات خداست.
اكنون ببينيم «عهدين» در اين باره چه ميگويد، در فصل يازدهم از سفر تكوين
ميخوانيم:
«در تمامى زمين زبان و تكلم يكى بود،
و واقع شد هنگاميكه از طرف شرقى مىكوچيدند [1]. اينكه وادى را در زمين شنعار [2] يافتند و در آنجا ساكن شدند و به همديگر گفتند
كه بيائيد تا خشتها را بسازيم، و آنها را به آتش بسوزانيم، و ايشان را خشت به جاى
سنگ و گل و چوب به جاى گچ بود. و گفتند كه بيائيد به جهت خود شهرى و برجى كه سرش
به آسمان بسايد بنا كنيم، و از براى خود نامى پيدا بكنيم، مبادا كه بر روى تمامى
زمين پراكنده شويم.
و خداوند به جهت ملاحظه كردن شهر و برجى كه بنى آدميان مىساختند به زير آمد.
و خداوند گفت كه اينك قوم يكىاند، و از براى همگى ايشان زبان يكى است، و به كردن
اين كار شروع نمودهاند، و حال از هر چه قصد ساختنش دارند چيزى از ايشان منع
نميشود. بيا به زير آئيم و در آنجا زبان ايشان را مخلوط نمائيم! تا آنكه زبان
همديگر را نفهمند، و خداوند ايشان را از آنجا به روى تمامى زمين پراكنده نمود