responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : عقيده يك مسلمان نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 1  صفحه : 163

چرا از مرگ مى‌ترسيم؟

بيشتر مردم از نام مرگ مى‌ترسند، از اسم گورستان متنفرند، و از مظاهر آن نيز مى‌گريزند.

تعبيرات‌ «هيولاى مرگ»، «سيلى اجل» «چنگال موت» و ضرب المثلهاى مانند «دور از حالا فلان همچنين بود» و «زبانم لال بعد از شما چنين و چنان مى‌شود» «خداوند عمر يك روزه شما را هزار سال كند» و مانند آن هر كدام نشانه‌اى از اين واقعيّت است.

و سرچشمه اين ترس از اين جاست كه انسان از عدم و نيستى و هر چيز كه به آن منتهى مى‌گردد مى‌هراسد.

از فقر مى‌ترسد، چون نيستى ثروت است.

از بيمارى‌ مى‌ترسد، چون نيستى سلامت است.

از تاريكى‌ مى‌ترسد، چون نيستى نور است.

از بيابان، و خانه خالى‌ مى‌ترسد چون كسى در آن نيست.

بنابراين مى‌توانيم بگوييم كسى از مرگ مى‌ترسد كه آن را به معناى نيستى و فناى مطلق تفسير مى‌كند و راستى اگر مرگ پايان همه چيز باشد، چيزى از آن وحشتناك‌تر نخواهد بود و آنچه درباره هيولاى مرگ گفته شود كاملًا به جاست.

ترس از مرگ يك سرچشمه ديگر نيز دارد و آن اين كه عدّه‌اى آن قدر پرونده اعمال خود را سياه كرده‌اند كه شكنجه‌ها و مجازات‌هاى دردناك بعد از مرگ را گويا با چشم خود مشاهده مى‌كنند و يا لااقل چنين احتمالى را مى‌دهند.

اينها نيز حق دارند از مرگ بترسند زيرا به مجرمى مى‌مانند كه از پشت ميله‌هاى زندان آزاد شده و به سوى چوبه دار مى‌رود.

البتّه آزادى خوب است امّا نه آزادى از زندان به سوى چوبه دار، امّا آنها كه نه مرگ را به معناى فنا مى‌بينند، نه پرونده تاريك و سياهى دارند چرا از مرگ بترسند؟ چرا از شهادت در راه هدفهاى پاك وحشت داشته باشند؟ چرا ...؟

نام کتاب : عقيده يك مسلمان نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 1  صفحه : 163
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست