الكترونهاى
آن رخ ندهد، رمز اين مطلب را بايد در اين نكته جستجو كرد كه: هر جسمى بر اثر حركت
در اطراف جسم ديگر داراى قوه دافعه اى ميشود كه آن را از جسم مزبور بعقب ميراند و
آنرا «قوه گريز از مركز» مينامند.
اكنون فكر
كنيد كه براى حفظ موجوديت اتم (پروتونها و الكترونها و حركات آنها) لازم است سرعت
سير الكترونها بدور هسته مركزى باندازه اى باشد كه قوه دافعه اى درست باندازه قوه
جاذبه اى كه در ميان آنهاست، بوجود آورد، و اگر كوچكترين تفاوتى در ميان اين در
قوه بوجود آيد، يا تدريجاً اجزاء اتم بهم نزديك شده و از كار ميافتند، و يا
الكترونها تدريجاً دور شده و فرار ميكنند و در نتيجه اتم خودبخود تجزيه ميشود،
بنابراين ميتوان گفت «موجوديت اتم مرهون يك محاسبه بسيار دقيق و پايدار است».
ضمناً اين
نكته جالب را هم نبايد فراموش كرد ه وقتى ما ميفهميم الكترونها بسرعت غير قابل
تصورى در اطراف هسته در گردشند بايد بدانيم كه يك «قوه گريز اى مركز»