responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : داستان ياران نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 1  صفحه : 28

مذهبى خوبى دارند. دو نفر را به يثرب (مدينه) بفرستيم تا در مورد آنچه محمّد آورده تحقيق كنند». فرستادگان مشركان قريش به نزد علماى يهود در يثرب رفته و از آنها در مورد دين جديد سؤال كردند. يهوديان گفتند: سه سؤال از او بپرسيد، اگر به دو سؤال جواب مفصّل و به سؤال سوم جواب سربسته بدهد، دعوت او حق است و چنانچه از عهده سؤالات برنيايد ادّعايش حقيقت ندارد. سؤالات سه‌گانه به شرح زير است:

1. چه كسانى شهر و قوم و قبيله خود را ترك كرده، و به غارى در خارج از شهر پناه بردند؟ تعداد آنان چند نفر بود؟ و شرح حال آنها چيست؟

2. مردى كه بر شرق و غرب عالم مسلّط شد، كه بود و چه برنامه‌اى داشت؟

پاسخ اين دو سؤال را بايد مفصّل بدهد.

3. حقيقت روح چيست؟ اين سؤال يك سؤال فلسفى است و پاسخى اجمالى دارد.

نمايندگان مشركان قريش به مكّه بازگشته و گزارش سفر خود را دادند.

مشركان نزد حضرت رسول صلى الله عليه و آله آمدند و گفتند: اى محمّد! سه سؤال داريم، اگر پاسخ آنها را بگويى، آيينت را مى‌پذيريم. سپس سؤال‌هاى خود را مطرح كردند.

دو نكته در اين‌جا قابل توجّه است:

الف) عرب جاهلى نه سواد داشت و نه اهل تمدّن و علم و دانش بود، ولى گفتند: بدون تحقيق، نه «انكار» مى‌كنيم و نه «تصديق»، بلكه «تحقيق» مى‌نماييم.

و اين پيام مهمّى براى ما دارد كه در مورد هر خبرى زود موضع‌گيرى نكنيم. نه انكار كنيم و نه تصديق، بلكه در مورد آن مسأله تحقيق نماييم و پس از تحقيق كافى آن را انكار يا تصديق كنيم. متأسّفانه در جامعه امروزى ما، شايعات فراوانى‌

نام کتاب : داستان ياران نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 1  صفحه : 28
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست