صاعقهاى نازل شد و همه جا را ويران كرد. صاعقه از برخورد قطعه ابرى كه داراى
بار الكتريسيته منفى است با زمين كه بار الكتريسيته مثبت دارد حاصل مىشود. وقتى
كه اين دو با هم برخورد مىكنند جرقهاى توليد مىشود كه همه چيز را خاكستر
مىكند؛ زيرا حرارت حاصل از آن/ 000/ 15 درجه سانتيگراد است، در حالى كه غالب
فلزات حداكثر در دو الى سه هزار درجه ذوب مىشوند.
4. قوم لوط عليه السلام؛ عذابى كه بر اين قوم سركش و هتّاك نازل شد زلزلهاى
سهمگين و وحشتناك بود. زلزله شهرهاى آنها را زيرورو كرد، و همه چيز وارونه شد. بعد
از آن بارانى از سنگ ويرانههاى بجاى مانده از زلزله را هم پوشاند.
زمينى كه قرآن مجيد از آن تعبير به مهد و گاهواره [1] مىكند و استراحتگاه و محل قرار انسان است،
تبديل به زلزلهاى ويرانگر شد.
حضرت شعيب عليه السلام خطاب به قومش فرمود: اگر اقوام نوح و هود و صالح از شما
دورند، ولى قوم لوط نزديك به شمايند، چون آنها هم در شام مىزيستند.
و آثار به جاى مانده از آبادىهاى آنها را مىتوانيد مشاهده كنيد.
خلاصه اين كه انبيا و پيامبران ابزارهاى تبليغى مختلفى داشتند كه هر كدام براى
گروه خاصّى كاربرد داشت، سلاح تهديد به عذاب الهى كه در داستان قوم شعيب به آن
اشاره شده، براى هدايت گروه لجوج و متكبّر و مغرور بود. حضرت شعيب عليه السلام پس
از اشاره به سرگذشت دردناك اقوام پيشين، به قوم خود سفارش مىكند كه عبرت بگيرند و
به سوى خدا بازگردند. توجّه فرماييد: «
«وَاسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ إِنَّ رَبِّى رَحِيمٌ وَدُودٌ»؛ از پروردگار خود آمرزش بطلبيد؛ و به سوى او بازگرديد؛ كه
پررودگارم مهربان و دوستدار (بندگان توبه كار) است!». [2]