responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : خطوط اقتصاد اسلامى نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 1  صفحه : 51

خويش ذاتى و فطرى اوست.

بارها گفته‌ايم هر پرنده‌اى از لانه خود بعنوان يك مالك دفاع مى‌كند، و هر حيوانى عملًا خود را مالك طعمه و صيدى مى‌داند كه به دست آورده و هر مهاجمى را از خود مى‌راند.

كودكى كه با همبازى خود در يك بيابان، يا در كنار يك جنگل، يا ساحل دريا، بازى مى‌كند، اگر يك گل زيبا يا ريگ شفاف و يا قطعه صدف جالبى پيدا كند بدون آنكه كسى به او تعليم بدهد خود را مالك آن چيزى كه از طبيعت براثر همان تلاش و كار مختصر بدست آورده مى‌داند، و تجاوز به آن را جائز نمى‌شمرد، و اگر همبازيش چنين قصدى كند بشدت دفاع مى‌كند، هر چند چنين صحنه‌اى را از هيچكس نديده باشد، و اينها همه حكايت از اين دارد كه مالكيّت فرد نسبت به دسترنج خويش نه تنها در جهان انسانها كه در عالم حيوانات نيز جنبه ذاتى دارد.

از اين گذشته اصولًا ما مالك مغز و بازوان خويش، هستيم، بدون شك يك سند رسمى براى مالكيّت در دست نداريم و در هيچ دفتر اسنادى آن را به ثبت نرسانده‌ايم، چرا كه اين مالكيّت يك مالكيّت طبيعى است نه قرار دادى كه احتياج به سند داشته باشد، مالكيّت طبعى سندش همراه خودش مى‌باشد.

من مالك بازوى خويشم، چون اين بازو و بطور طبيعى به تن من پيوند دارد، نه تن ديگرى.

من مالك مغز خويشم چرا كه در وسط جمجمه من قرار گرفته نه جمجمه ديگرى، چه سندى از اين برتر و بالاتر؟!

بنابراين طبعى است كه مالك محصول و نتيجه «كار فكرى» و «كار بدنى» خود باشيم.

هنگامى كه افكار من بصورت يك اختراع يا يك كشف جديد با يك محصول عالى، در زمينه صنعت و كشاورزى، تجلى مى‌كند طبيعى است كه من مالك اين محصول باشم زيرا تبلور كار فكرى من است.

و هنگامى كه نيروى بازوى من براى توليد يك فرآورده صنعتى و كشاورزى مصرف مى‌شود، چگونه ممكن است من مالك آن نباشم، مگر چيزى در دنيا از بين مى‌رود مگر نيروى بازوى من كه مصرف شد نابود گشت؟ مسلّماً نه، چرا كه قبلًا بصورت انرژى خاصى دربافتها عضلات من بود و هم اكنون بصورت يك جفت كفش و يا مقدارى گندم و ميوه در آمد است، چرا من مالك اينها نباشم؟!

آيا نفى اين مالكيّت مبارزه با طبيعت انسان نيست، مبارزه‌اى كه سرانجامش چيزى جز شكست نخواهد بود.

بفرض اين كه ما بتوانيم با زور سرنيزه، و فشار اجتماعى، و شستشوى مغزى از طريق رسانه‌هاى گروهى، ملّتى را براى مدّتى از اين مالكيّت طبيعى محروم سازيم، ولى آيا اينكار سبب دگرگون شدن‌

نام کتاب : خطوط اقتصاد اسلامى نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 1  صفحه : 51
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست