نام کتاب : خطوط اقتصاد اسلامى نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 144
اين كلاههاى شرعى براى سر همه كس گشاد است!
* در هيچ يك از حيل ربا قصد وجود ندارد.
* اين كلاههائى را كه ما خيال مىكنيم بر سر قوانين اسلام مىگذاريم در واقع
بر خود مىگذاريم و خبر نداريم!
* وجدان عمومى جامعه دليل بر اين است كه «حيل ربا» در ماهيّت احكام و موضوعات
آنها كمترين تغييرى ايجاد نمىكند.
در بحث گذشته ديديم كه رباخواران طرفى براى فراى از ربا انديشيدهاند كه هم
سود پول خود را مىتوانند تا آخرين ريال! و بدون كمترين گذشت! دريافت دارند، و هم
ظاهراً در خط اسلام و خط قرآن باشند.
و نيز ديديم كه اين حيلهها از نظر فقه اسلامى بىاعتبار است و آن چه فقهاى
بزرگ اجازه دادهاند ارتباطى با آنچه محلّ بحث ماست ندارد.
اكنون به قسمت ديگر اين بحث يعنى «بعد اجتماعى
و فلسفى آن» مىپردازيم:
در اينجا توجّه به چند نكته اساسى ضرورت دارد:
نبودن قصد جدى در حيل ربا
فرض كنيد رباخوارى مىخواهد با ضميمه كردن «يك سير نبات» يا يك حبه قنديا يك
قوطى كبريت، هر روز هزارت تومان سود پول به جيب بزند، وشخص وام گيرنده نيز به حكم
اجبار تن به اين صحنه سازى داده، و اين اجناس بىارزش را به الاف و الوف خريدارى
مىكند.
آيا براستى هيچ كدام از آنها قصد جدى روى اين معامله دارند؟ راستى قوطى كبريت
دو ريالى به ده
نام کتاب : خطوط اقتصاد اسلامى نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 144