نام کتاب : توسل: توحيد يا شرك؟ نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 26
ب)
ابوايّوب انصارى در كنار قبر رسول خدا صلى الله عليه و آله
حاكم
نيشابورى و احمد بن حنبل و برخى ديگر از علماى اهل سنت نقل كردهاند كه «مروان بن
حكم» روزى از كنار قبر رسول خدا صلى الله عليه و آله مىگذشت كه مشاهده كرد مردى
صورت بر قبر رسول خدا صلى الله عليه و آله گذاشته است (و با آن حضرت نجوا مىكند)؛
دست برد و گردنش را گرفت و گفت:
«أتدرى ما تصنع؛
آيا مىدانى
چه مىكنى؟» آن مرد پاسخ داد: «آرى (مىدانم چه مىكنم)». مروان نگاه كرد، ديد آن
مرد «ابوايّوب انصارى» (صحابى معروف رسول خدا) است. ابوايوب در ادامه گفت:
«جئت رسول اللَّه صلى الله عليه و آله و لم آت الحجر؛
من به محضر
رسول خدا صلى الله عليه و آله آمدم، نه كنار سنگ» سپس افزود:
«سمعت رسول اللَّه صلى الله عليه و آله. يقول لا
تبكواعلى الدّين إذا وليه أهله و لكن ابكوا عليه إذا وليه غير أهله؛
از رسول خدا
صلى الله عليه و آله شنيدم كه مىفرمود:
هر گاه امور
دين به دست افراد شايسته و اهلش افتاد، براى دين گريه نكنيد؛ ولى هر گاه به دست نا
اهل (اشاره به مروان و مانند اوست) افتاد، گريه كنيد!». [1]
ابوايّوب
انصارى صحابى جليل القدر مىداند كه آمدن كنار قبر رسول خدا صلى الله عليه و آله،
مصداق شرفيابى به محضر آن حضرت است. او تفاوتى ميان زمان حيات مادّى پيامبر صلى
الله عليه و آله و حيات برزخى آن حضرت
[1]. مستدرك حاكم، ج 4، ص 515؛ مسند احمد، ج 5،
ص 422؛ مجمع الزوائد هيثمى، ج 5، ص 245، تاريخ مدينه دمشق، ج 57، ص 249
نام کتاب : توسل: توحيد يا شرك؟ نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 26