نام کتاب : توسل: توحيد يا شرك؟ نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 21
پنجم:
توسّل به پيامبر صلى الله عليه و آله قبل از حيات وپس از وفات آن حضرت
گاه وهّابيون
در برابر آيات و رواياتى كه جواز توسّل به پيامبر صلى الله عليه و آله را ثابت
مىكند، هنگامى كه در بنبست قرار مىگيرند مىگويند اينها مربوط به زمان حيات آن
حضرت است و پس از وفات رسول خدا صلى الله عليه و آله توسّل جايز نيست، چرا كه
پيامبر صلى الله عليه و آله از دنيا رفته
«إِنَّكَ مَيِّتٌ وَإِنَّهُمْ مَّيِّتُونَ»[1]
و ديگر صداى ما را نمىشنود؛ لذا خواندن آن حضرت و توسّل به وى شرك است. در پاسخ
مىگوييم:
1. چرا
شرك!
نكته اوّل آن
است كه بر فرض كه پيامبر صلى الله عليه و آله و اولياى الهى صداى ما را نشنوند تا
به آنان توسّل جوييم، چرا اين عمل شرك باشد؟
حداكثر
اشكالى كه اين عمل دارد، آن است كه اين كار، لغو و بيهوده است. يعنى شما از كسانى
كمك مىجوييد و متوسّل مىشويد كه صدايتان را نمىشنوند و جايگاه شما را نمىبينند
و از حال شما بىخبرند! بنابراين لغو و بيهوده است چرا شرك؟ مانند آن كه شما به
ديوارى خطاب كنى و پيوسته بگويى: «مرا سيراب كن» كسى كه از آنجا مىگذرد به شما
مىگويد چرا كار لغوى انجام مىدهى؟ به بيان ديگر: چگونه توسّل جستن به آن حضرت
صلى الله عليه و آله در زمان حياتش جايز و مورد ترغيب خداوند است، ولى پس از وفاتش
تبديل به شرك