4- اين قاعده
در ادبيات عرب معروف است كه «زيادةُ المّبانى تَدُلُّ عَلى
زِيادَةِ المَعانِى؛ واژهاى كه حروفش بيشتر است مفهوم آن نيز بيشتر
است و چون «رحمان» پنج حرفى، و «رحيم» چهار حرفى است بنابراين مفهوم رحمان وسعت
بيشترى دارد». [1]
5- اين تفاوت
را بعضى، از آيات قرآن نيز استفاده كردهاند، زيرا «رحمان» در قرآن غالباً به صورت
مطلق آمده، در حالى كه «رحيم» در بسيارى از موارد مقيد است، مانند
«انَّ اللَّه بِالنّاسِ لَرَؤوفٌ رَحيمٌ؛ خداوند
نسبت به مردم مهربان و رحيم است» (بقره 143) «وَكانَ
بِالْمُؤمِنينَ رَحيما؛ خداوند نسبت به مؤمنان رحيم است»
(احزاب 43) «انَّ اللَّه كانَ بِكُمْ رَحيما؛ «خداوند
نسبت به شما رحيم است» (نساء 29)
در حالى كه
«رحمان» بدون اين قيود ذكر شده و دليل بر عموميت رحمت او است.
6- بعضى از
روايات نيز شاهد اين تفاوت است، در حديث پر معنايى از امام صادق عليه السلام
مىخوانيم: «الرَّحمنُ اسْمٌ خاصٌ بِصِفَةٍ عامَّةٍ، وَالرَّحيمُ اسمٌ عامٌ
بِصِفَةٍ خاصَّةٍ؛ «رحمن» اسم خاص است (مخصوص خداوند) اما با وصفى
عام (مفهوم رحمتش دوست و دشمن را در بر مىگيرد) ولى رحيم اسم عام است به صفت خاص
(اين اسم هم بر خداوند و هم غير او اطلاق مىشود، ولى مفهومش رحمتى است مخصوص
مؤمنان)». [2]
اما با تمام
اينها نمىتوان انكار كرد كه گاهى اين دو واژه به يك معنى به كار مىرود، مانند
آنچه در دعاى عرفه از امام حسين عليه السلام نقل شده است: «يا رحمنَ
الدُّنيا وَالآخِرةَ وَرَحْيمَهُما؛ اى خدايى كه رحمان دنيا و
آخرت و رحيم هر دويى» ولى اين ممكن است يك استثنا بوده باشد، بنابراين منافاتى با
تفاوت فوق ندارد.
[1]. تفسير شُبر صفحه 38 و روح المعانى، جلد 1،
صفحه 56.