«سلمان» مىگويد: از آن حضرت دليل اين تكبيرها را پرسيدم، و او فرمود:
در ميان برق اوّل سرزمين «حيره» و «قصرهاى
شاهان ايران» را مشاهده كردم! و جبرئيل به من بشارت داد كه
امتم آنها را فتح مىكنند، در برق دوّم
«قصرهاى سرخ رنگ شام و روم» نمايان گشت، و
جبرئيل به من بشارت داد كه امتم آنها را نيز فتح مىكنند، در برق سوّم «قصرهاى صنعا و يمن» را ديدم و باز جبرئيل به من خبر داد كه امتم آنها را فتح خواهند كرد، بشارت
باد بر شما اى مسلمانان! [1]
البتّه منافقان آن روز نتوانستند اين حقايق را باور كنند، و از در سُخريه و
استهزا درآمدند و گفتند: راستى عجيب است، او از مدينه دارد قصرهاى شاهان ايران و
روم و يمن را بشارت مىدهد، در حالى كه هم اكنون در چنگال مشتى عرب گرفتار است، چه
سخن بىاساسى؟!
ولى حوادث آينده ثابت كرد كه آنچه پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم در آن شهود
خاص با چشم ديد، عين واقعيت بود.
ممكن است كسانى مشاهده و رؤيت را در اينجا بر معناى مجازى آن حمل كنند، ولى
دليلى ندارد كه ما مرتكب مجاز شويم در آنجا كه حمل بر معناى حقيقى ممكن است.
2- در داستان جنگ «مُوته» (جنگى كه ميان مسلمانان و لشكر روم شرقى در شمال شبه جزيره
در گرفت) چنين مىخوانيم كه امام صادق عليه السلام فرمود:
(هنگامى كه مسلمانان به فرماندهى جعفر بن ابيطالب براى
جنگ با سپاه روم به «موته» رفته بودند) روزى پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم در
مسجد بود، ناگهان پستىها و بلندىها در برابر او مسطح گشت، چنانكه جعفر را (در
ميدان موته) مشاهده كرد كه با كفار مشغول پيكار است، رسول خدا صلى الله عليه و آله
و سلم فرمود: جعفر كشته شد! [2]
[1]. كامل ابن اثير، جلد 2، صفحه 179
در سيره ابن هشام نيز همين ماجرا با مختصر تفاوتى آمده است.