و در نهايت چنين نتيجه مىگيريم كه براى «يعقوب» مكاشفهاى واقع شد، پردهها
كنار رفت و با احساسى مافوق اين احساس ظاهرى توانست بوى پيراهن فرزند را از آن
فاصله دور بشنود.
***
* در هشتمين و آخرين آيه مورد بحث به
داستان تمثل و تجسم فرشته الهى در برابر «مريم» مىرسيم كه قرآن صريحاً مىگويد:
مريم از خانوادهاش جدا شده، و در ناحيه شرقى (بيتالمقدس) قرار گرفته بود،
حجابى ميان خود و مردم افكند (اين حجاب يا براى اين بوده كه با فراغت خاطر كامل به
عبادت پروردگار و راز نياز با او پردازد، و يا براى شستشو و غسل كردن) هرچه بود در
اين هنگام روح الهى، آن فرشته بزرگ، به سوى او آمد، و در حالى كه در شكل انسان
كامل و بىعيب و نقص و خوش قيافهاى بود بر مريم ظاهر شد، مريم نخست وحشت كرد، اما
به زودى فهميد كه او رسول الهى است و براى بشارت تولّد مسيح آمده است، و با او در
اين زمينه به گفتگو پرداخت، كه داستانش مشروحاً در تفسير آيات سوره مريم آمده است. [1]
بعضى گفتهاند فرشته الهى در حس بينايى مريم چنين مجسم شد (و نه در خارج!) ولى
اين سخنى است مخالف ظاهر آيه كه هيچ دليلى بر آن نيست.
هد كه اين شهود فقط براى مريم واقع شد، و اگر ديگرى در آنجا حاضر بود شايد
قادر بر ديدن نبود، بنابراين آيه فوق ممكن است قرينه ديگرى بر مسأله امكان شهود
حتى براى غير پيامبران باشد.
***
نتيجه
از مجموع آنچه گفته شد چنين نتيجه مىگيريم كه غير از منابعى كه تاكنون براى
[1]. به تفسير «نمونه»، جلد 13، صفحه
32 به بعد مراجعه فرمائيد.