پاسخهاى سربستهاى بيان مىداشتند كه شبحى از «وحى» راترسيم مىكند، فقط
شبحى!
مرحوم «صدوق» در «اعتقادات» درباره نزول وحى سخنى دارد كه قاعدتاً از محتواى
اخبار جمعآورى شده، و حاصل آن چنين است: «ما عقيده داريم كه پيش روى اسرافيل لوحى
است هنگامى كه خداوند متعال مىخواهد وحى بفرستد لوح به پيشانى اسرافيل مىخورد، و
او به آن نگاه مىكند، و آنچه را در آن است مىخواند، سپس او به ميكائيل القا
مىكند، ميكائيل هم به جبرئيل، و جبرئيل آن را به انبيا القا مىكند، اما آن حالت
بيهوشى كه عارض پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم مىشد، بدن سنگين مىگشت و
عرق مىنمود مربوط به موقعى است كه خداوند مستقيماً او را مخاطب مىساخت، اما
جبرئيل براى احترام پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم هرگز بدون اجازه وارد
نمىشد، و نزد حضرت بسيار مؤدب مىنشست». [1]
در حديث ديگرى مىخوانيم هنگامى كه وحى بر آن حضرت نازل مىشد صداى زمزمه
آرامى نزديك صورت خود مىشنيد و باز در حديثى آمده است كه وقتى وحى بر آن حضرت صلى
الله عليه و آله و سلم نازل مىشد، حتى در روزى كه هوا كاملًا سرد بود، از پيشانى
مباركش عرق جارى مىشد. [3]
روى هم رفته از روايات استفاده مىشود كه وحى به اشكال مختلفى بر پيغمبر اكرم
صلى الله عليه و آله و سلم نازل مىشد، و هر كدام آثارى همراه داشته است.
و نيز استفاده مىشود كه جبرئيل گاه به صورت اصلى كه خدا او را به آن صورت
آفريده بود و بر پيغمبر صلى الله عليه و آله و سلم نازل مىشد، و اين احتمالًا در
طول عمر پيامبر تنها دوبار صورت گرفت (همانگونه كه در سوره نجم بنابر بعضى از
تفاسير به آن