responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : پيام قرآن نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 1  صفحه : 211

گاه تنها از طريق افتادن مطلبى به قلب است.

و گاه از طريق الهام است آن‌چنانكه در داستان مادر موسى عليه السلام آمده.

و گاه از طريق تسخير است، مانند «وَاوْحى‌ رَبُّكَ الىَ الْنَحْلِ؛ پروردگار تو به زنبور عسل وحى فرستاد».

و گاه از طريق خواب است (مانند رؤياهاى صادقانه) [1]

ولى «خليل بن احمد» در كتاب‌ «العين» معناى اصلى وحى را «نوشتن و كتابت» گرفته است، ابن منظور در «لسان العرب» «وحى» را به معناى «اشاره» و «كتابت» و «رسالت» و «الهام» و «سخن پنهانى» و «هر چيزى كه به ديگرى القا شود» ذكر كرده.

از مجموع اين سخنان استفاده مى‌شود كه «وحى» در اصل همان اشاره سريع، و سخنان رمزى، و پيام‌هاى مخفيانه وسيله نامه يا اشاره است، و از آن‌جا كه تعليم معارف الهيّه پيامبران بزرگ به صورت مرموزى انجام گرفته، اين واژه در آن بكار رفته است.

زيرا مى‌دانيم: الفاظى كه ما از آن استفاده مى‌كنيم براى زندگانى روزمرّه ما وضع شده است، لذا هنگامى كه مى‌خواهيم مطالب و معارفى را در ماوراى زندگى و روزمرّه بيان كنيم بايد مفاهيم اين الفاظ را توسعه دهيم، و گاه تجريد كنيم، يا به مناسبت‌هايى در آنها به كار بريم.

مرحوم شيخ مفيد در «شرح اعتقادات» مى‌گويد: اصل «وحى» به معناى كلام مخفى است، سپس به هر چيزى كه مقصود از آن فهماندن مطلبى به مخاطب است به گونه‌اى كه از ديگران پنهان بماند اطلاق شده، و هنگامى كه وحى به خداوند نسبت داده شود منظور از آن پيام‌هايى است كه مخصوص رسولان و پيامبران است. [2]

«انْزال وَ تَنْزِيْل»- اين دو واژه هر دو از ماده‌ «نزول» گرفته شده كه در اصل به‌


[1]. مفردات راغب ماده «وحى».

[2]. سفينة البحار، جلد 2، صفحه 638.

نام کتاب : پيام قرآن نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 1  صفحه : 211
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست