به جرأت مىتوان گفت كه با تحليل و بررسى دقيق تاريخ بشر عوامل شكستها و
ناكامىها پيروزىها و كاميابىها شكوفايى تمدنها سقوط و انقراض حكومتها.
سرانجام ظلم و بيدادگرى. عاقبت عدل و داد. آثار اتحاد كلمه و حركت و تلاش و كوشش.
نقش علم و آگاهى:
و عواقب دردناك جهل و سستى و تنبلى، همه در آيينه جهان نماى تاريخ منعكس است.
اگر آن شاعر دانشمند از خدا عمر دوباره مىخواست و مىگفت:
مرد خردمند پسنديده را
عمر دو بايست در اين روزگار
تا به يكى تجربه اندوختن
با دگرى تجربه بستن به كار
بايد به او گفت: اگر تاريخ را دقيقاً بررسى كند عمر دوباره كه سهل است عمر صد
باره، و هزار باره به تو داده مىشود!
و چه زيبا فرمود اميرمؤمنان على عليه السلام به فرزند گراميش امام حسن مجتبى
عليه السلام:
فرزندم! من اگر چه تمام عمر پيشينيان را نداشتهام، ولى در اعمال آنها نظر
افكندهام، و در اخبارشان انديشه نمودم، و در آثارشان سير كردم آن چنانكه گويى
يكى از آنان شدهام، بلكه گويى به خاطر آنچه از تاريخ زندگى آنها به دست من رسيده،
با همه آنها از آغاز تا آنجا من عمر كردهام». [1]
با توجه به آنچه گفته شد به خوبى روشن مىشود كه «تأسف» آن شاعر نكته سنج كه
مىگويد:
افسوس كه سوداى من سوخته خام است
تا پخته شود خامى من عمر تمام است
يا ديگرى كه مىگويد:
[1]. نهجالبلاغه، وصيت به امام حسن
مجتبى عليه السلام.