نام کتاب : پاسخ به پرسشهاى مذهبى نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 610
اينكه صداى قلم خداوند را مىشنيد وى را نمىديد، زيرا هيچكس نمىتواند
خداوند را ببيند ولو پيامبر باشد».
ما نمىدانيم نويسنده كتاب، اين داستان مضحك را از كجا پيدا كرده و در كدام
كتاب يا روايت ضعيف ديده است:
اولًا: خداوند جا و مكان خاصّى ندارد كه پيامبر صلى
الله عليه و آله به سوى او بشتابد و موضوع معراج همانطور كه قرآن مجيد تصريح مىكند
براى مشاهده آيات عظمت خدا در آسمانها بوده است «لِنُرِيَهُ مِنْ آياتِنا الْكُبْرى»[1] نه براى رسيدن به مقرّ حكومت خدا در بالاى
عرش!
ثانياً: خدا از تمام اعمال بندگانش باخبر است و حساب
همه را مىداند، احتياجى ندارد كه تندتند اعمال بندگان خود را در بالاى عرش سياهه
كند تا صداى قلم او را پيامبر گرامى اسلام بشنود حتماً قلم او هم از نوع قلم چوبى
قديم بوده كه چنين سر و صدايى داشته است!- بعلاوه، اگر براى حفظ تشريفات و اتمام
حجّت هم باشد، فرشتگانى كه نويسندگان اعمال هستند به اندازه كافى وجود دارند،
احتياجى ندارد كه خداوند متعال شخصاً مشغول نوشتن اعمال بندگان گردد!
ثالثاً: لازمه اين سخن اين است كه خدا هم جسم داشته
باشد و هم دست و پا، اينها مطالبى است كه هر مسلمان فهميدهاى از آن تعجّب مىكند.
البتّه قضاوت دانشمندان و نويسندگان بيگانه درباره شخصيّت و عظمت پيغمبر ما
پرارزش است و بايد از آن استقبال كرد، ولى اگر ما انتظار داشته باشيم ديگران
جزئيات زندگى يا دستورها و تعليمات پيامبر ما را براى ما شرح دهند سرنوشتى بهتر از
اين نخواهيم داشت، در عين حال كتاب مزبور نقاط قوّتى نيز دارد.