نام کتاب : پاسخ به پرسشهاى مذهبى نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 567
نسبت دزدى را شخص ديگرى به كاروان داده و نكته قابل توجّه همينجاست.
امّا چرا يوسف دست به چنين كارى زد؟ علّت آن چنان كه از آيه 76 به دست مىآيد
اين است كه جز اين، راه و چارهاى براى نگاه داشتن برادر نداشت، نه قوانين كشورى
مصر در آن سالهاى قحطى اجازه مىداد كه شخصى را بى جهت در مصر بازداشت كند و نه
برادران او حاضر مىشدند كه برادر يوسف در مصر بماند؛ و بطور مسلّم چنان كه بسيارى
از مفسّران گفتهاند، او اين مطلب را با برادر خود در ميان گذارده بود و چنان كه
آيه 69 مىگويد او قبلًا در يك مجلس محرمانه و خصوصى خود را معرفى كرده و احتمالًا
او از اين پيشامد مطّلع كرده بود. بنابراين، از نقطه نظر يوسف اين مطلب بىاشكال
بود، زيرا برادرش رضايت به اين طرح داده است.
از طرفى يوسف برادر خود را متّهم نكرد و دروغ نگفت و تهمت نزد؛ بلكه مأمورين
به خيال اين كه چنين سرقتى روى داده بارها را بازرسى كرده و برادر يوسف را متّهم
ساختند و او را بازداشت كردند. برادر يوسف هم چون جريان را مىدانست و از تبانى
قبلى اطّلاع داشت سكوت كرد، بعلاوه، در آيه هيچگونه شاهدى نيست كه اين جريان در
برابر يوسف روى داده است.
***
نام کتاب : پاسخ به پرسشهاى مذهبى نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 567