اهميّت اين موضوع تا آن پايه است كه خداوند به پيامبرش دستور مىدهد از خدا
بخواهد در هر كارى صادقانه وارد شود و صادقانه خارج گردد (وَ قُلْ رَبِّ ادْخِلْنى مُدْخَلَ صِدْقٍ وَ اخْرِجْنى مُخْرَجَ صِدْقٍ). [1]
درست به همين دليل در روايات اسلامى مىخوانيم كه هيچ پيامبرى از سوى خدا
مبعوث نشد مگر اينكه صدق و راستى و امانت در برنامههاى اصلى او بوده (انَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَل لَمْ يَبْعَثْ نَبيّاً الّا
بِصدقِ الحَديثِ وَ اداءِ الامانَةِ الَى الْبَرِّ وَ الفاجِرِ). [2]
ما نيز با الهام گرفتن از اين آيات و روايات نهايت سعى و كوشش را به كار
گرفتيم كه در بحثهاى اين كتاب جز راه صدق و راستى نپوييم و كلامى بر خلاف حقّ و
امانت نگوييم و اميدواريم كه به لطف پروردگار در اداى اين رسالت توفيق يافته
باشيم انَّهُ وَلىُّ التَوْفيقِ.
***
80- آخرين سخن
آنچه در اين مجموعه آمده، فشردهاى است از عقايد پيروان مكتب اهل بيت عليهم
السلام و شيعيان، در اصول و فروع اسلام كه بدون
كمترين تغيير و تحريف بيان شده، و به مدارك آن از
آيات قرآن و روايات اسلامى و كتب مختلف دانشمندان اسلام اجمالًا اشاره شده است، هر
چند ذكر همه مدارك به ملاحظه اختصار و فشرده بودن بحثها