واژهها و اصطلاحات فقهى
الف
احتِلام: خارج شدن منى از انسان در حالت خواب.
احتياط: رعايت تمام جوانب نمودن كه در اين صورت موجب اطمينان انسان به رسيدن به واقع مى شود.
احتياط لازم: احتياط لازم آن است كه قبل يا بعد از آن فتوايى از فقيه صادر نشده باشد.
احتياط مستحب: احتياط مستحب آن است كه قبل يا بعد از آن فتوايى از فقيه در مورد آن صادر شده باشد.
احتياط واجب: به معناى احتياط لازم است كه گذشت. در چنين مواردى مقلد مىتواند به فتواى مجتهد ديگرى كه در رتبه بعد قرار دارد عمل نمايد.
احتياط را ترك نكند: اشاره به احتياط واجب است.
ادِعا: چيزى را به نفع خود يا ديگرى اظهار داشتن.
اذن: اجازه.
ارتِماس: فرو رفتن در آب براى غسل- فرو كردن دست و صورت در آب براى وضوء.
ارث: ماترك متوفى كه براى ورثه باقى مىماند.
استِبراء: سعى در برائت و پاكى از آلودگى و نجاست. در سه مورد بكار رفته است: