بعضى مردم گويند بخدا و دنياى ديگر ايمان آوردهايم با آنكه بهرهاى
از ايمان ندارند.
خدا و مؤمنان را فريب ميدهند ولى جز خودشان را فريب نميدهند و اين را
خوب نمىفهمند.
در دلهايشان بيمارى است پس خداوند بيماريشان را افزوده و براى دروغ
گفتنشان عذابى دردناك دارند.
شرح لغات
«ناس»- با بشر و انس مترادفند و اصل آن اناس از انس بوده است كه در
اثر زيادى استعمال همزه آن حذف شده است بعضى گفتهاند اصل آن «نُوس» بمعناى حركت
است و مصغّر آن: نويس ميشود و بعضى آن را از انس بمعناى ظهور گرفتهاند كلمه ناس
جمع و مفردش انسان ميباشد.
«يوم آخر»- روز واپسين كه ديگر پس از آن روزى نيست.
«يخادعون»- از خدعه بمعناى اظهار خلاف آنچه در باطن و ضمير هست.
«انفسهم»- نفس به معنى گفته ميشود. 1- روح 2- خود (براى تأكيد) 3-
ذات، كه اصل همين كلمه است.
«و ما يشعرون»- و نميدانند اصل شعر احساس چيزى است و كلمه شاعر از
همين ماده مشتق است چه، شاعر بآنچه ميگويد از نظر ماده و هيئت و وزن علم دارد و
چون شعور، آن نوع علمى است كه همراه تخيّل و احساس باشد لذا اين كلمه بخدا گفته
نميشود.
«أليم»- بمعناى مولم دردناك.
شأن نزول
اين آيات در باره منافقين نازل شد و آنان عبد اللَّه بن ابى سلول و
جدّ بن قيس
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 1 صفحه : 71