نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 1 صفحه : 24
فن چهارم در بيان اسامى قرآن و معانى آن
1- قرآن
كلمه «قرآن» از نظر لغت بمعناى قرائت است كه بقول ابن عباس مصدر
«قرأت» يعنى خواندم ميباشد و قتاده آن را مصدر «قرأت الشيء» يعنى بعضى از آن چيز
را به بعض ديگر جمع و ضميمه كردهام ميداند.
و همانطور كه «نوشته شده» را «كتاب» و حساب شده را «حساب» ميگويند در
آنجا نيز خوانده شده را بنام خواندن (قرآن) ناميدند.
2- كتاب
كتاب بمعناى جمع است همانطور كه ميگويند «كتبت السقاء» مشك را جمع
كردم وقتى كه آن را با درفش بهم بدوزند و جمع كنند.
3- فرقان
بقول ابن عباس چون قرآن با دليلهاى محكمش حق را از باطل جدا ميكند
باسم «فرقان» ناميده شده است.
بعضى ديگر ميگويند چون قرآن پيروانش را به نجات و خلاص از بدبختيها
ميكشاند باو فرقان گفتهاند هم چنان كه در آيه كريمه:(إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ يَجْعَلْ لَكُمْ فُرْقاناً)[1]
(اگر پرهيزكار شويد براى شما فرج و گشايشى خواهد بود)
4- ذكر
قرآن ميگويد:(إِنَّا نَحْنُ
نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ)[2]
تعبير از قرآن به «ذكر» ممكن است روى دو مناسبت باشد:
1- اين كتاب يادآورى خدا است به بندگان نسبت بفرائض و احكام 2- قرآن
شرف و افتخاريست براى كسى كه بدان ايمان آورد و تصديق كند بمفاد آيه كريمه(وَ إِنَّهُ لَذِكْرٌ لَكَ وَ لِقَوْمِكَ)[3]