برساند. آموزههاي اينان، تنها انتقال مفاهيم نيست، بلکه اثري آموزنده، ارزنده و مؤثر بر روح و روان انسان مينهد و مسير زندگي خواننده را به سوي خير، سعادت و قرب الهي سوق ميدهد.[1]
يک درس آموزنده
شهيد مطهري در يکي از سفرهايش به عتبات، با يکي از بندگان شايسته خدا ملاقاتي داشت و درباره نماز، حضور قلب و خشوع و خضوع در حال نماز، سخن به ميان آورده بود. و از آن مرد بزرگ، يک توصيه اخلاقي يا دستورالعمل براي افزايش حضور قلب در نماز درخواست کرده بود، آن مرد بزرگ از ايشان پرسيده بود: شما براي حضور قلب در نماز، چه ميکنيد؟ مرحوم آقاي مطهري پاسخ داده بودند: عالمان و بزرگان توصيه ميکنند براي افزايش توجه و حضور قلب در نماز، هر آيهاي که ميخوانيد يا هر ذکري که بر زبان جاري ميسازيد، در آغاز، معنايش را تصور کنيد و همراه اين توجه، آيه را بخوانيد يا ذکر را بگوييد.
آن بزرگ فرموده بود: شما در نماز، به مفاهيم توجه داريد، يعني به معاني که در ذهن شما شکل ميگيرد، پس چه وقت به خداوند توجه ميکنيد؟! ما که توفيق همين را هم نداريم؛ ولي شهيد مطهري که اين توفيق را داشت، از آن سؤال دريافت که چقدر عقب است؛ عمري زحمت کشيده و تمرين کرده بود تا بتواند به معاني و مفاهيم توجه کند، امّا توجه به مفاهيم ذهني تا توجّه به خداي متعال خيلي فرق دارد!
شهيد مطهري در زمره استاداني بود که همت والايي داشتند. او به لحاظ قيافه فيزيکي با امثال من و شما تفاوت چنداني نداشت؛ ولي به لحاظ مراتب ايمان، معرفت
[1] سخنراني در جمع گروهي از كادر نيروي دريايي سپاه، (12/2/1385).