پاکشان را در اين راه نثار کردند. اين وظيفه هر صاحب وجداني است که در برابر اين فداکاريها سر تعظيم فرود آورد و ضرورت دارد هر سال اين مجالس تکريم و تجليل براي احترام به اين شخصيتها برگزار شود. در واقع اين نشانهاي از شعور مردم و درک آنان از خدمات و زحمات اين بزرگان است.
حکمت دوم برگزاري اين مجالس، انتقال فرهنگ و حقايق تاريخي يک نسل به نسلهاي آينده است. انقلاب اسلامي که در اين کشور روي داد، نهتنها مسير قشرهاي گوناگون مردم ايران را دچار تحول ساخت، به يک معنا در دگرگونيهاي جهان هم بيتأثير نبود. اين حادثه تاريخي و بينظير که آن را انقلاب اسلامي ناميدهاند و عنواني بسيار بامسمّاست، پيروزياش مرهون فداکاريهاي شخصيتهايي بسيار ممتاز است. مردمي که در آن زمان بودند، اين ايثارها، رنجها و مشقتها را ديده، قدرشناسي کردهاند؛ اما مدتي که بگذرد، چنين وقايعي دچار غبارگرفتگي ميشود و در نتيجه نسل بعدي آنگونه که بايد و شايد از حقايق اطلاع نخواهد يافت. اين مجالس از واقعيتهايي که پيش از اين روي داده و تحولاتي عميق و عظيم پديد آورده است گردگيري ميکند. اگر اين مجالس برگزار نشود، در گام نخست نسل جوان در جريان اين مسائل قرار نميگيرد و نميداند اين برکتهاي ارزشمند که اکنون نصيبش ميشود چه سرچشمهاي دارد. سپس وقتي دشمنان ديدند اينان از هويت خود بريدگي و انقطاع يافتند، زمينههايي را فراهم ميکنند تا بتوانند آن حقايق را وارونه نشان دهند؛ مسخ کنند و نقشه خود را پياده سازند. اگر اين مراسم شايسته، شکوهمند و هدفدار برگزار شوند، اين حقايق را بيمه ميکنند و از هر گونه تحريف پيشگيري کرده، باعث ميشوند نتايج و محصولاتش به نسلهاي بعد برسد. اين فايده دوم است.
ولي بالاتر از اينها فايدهاي ديگر هم هست که نميتوان از آن غافل شد و آن اين است که وقتي مردم بهويژه نسل بعد، نوجوانها و جوانهاي امروز دانستند چه