و مارکسيستها چنان راه مبالغه را ميپيمودند که ماديگري را محصول علوم معرفي، و با صراحت ادعا ميکردند يا بايد تابع حکمت الاهي باشيم؛ وجود خدا را بپذيريم و منکر تمام علوم، صنايع، اختراعات و فناوريها شويم، يا بايد اينها را بپذيريم و از حکمت الاهي دوري کرده، به آن پشت پا بزنيم.
يکي از فرازهاي مهم کتاب اصول فلسفه و روش رئاليسم اين است که خواننده مشتاقش پي به اين حقيقت مسلم ميبرد که ماترياليسم ديالکتيک و تمام اصول آن بر خلاف ادعاي حاميانش، گونهاي از تحريفات و دريافتهاي نادرست شخصي است که برخي با سليقه خود آن را مطرح کردهاند. پاورقيهاي مفصل علمي، مستند و دقيق شهيد مطهري به گونة چشمگيري بر ارزش کتاب افزوده و آن را براي علاقهمندان خواندنيتر و فهمپذيرتر کرده است. مطهري براي افشاي انحرافات مارکسيسم و اثبات بيپايگي ماترياليسم ديالکتيک، ادله فراوان عقلي و برهاني آورده و در جاهايي که عقايد مارکسيستها و ماديگرايان را به نقد ميکشد، به نوشتههاي تقي اراني استناد کرده است.
بديهي است اگر اين پاورقيها نبود، مباحث فلسفي کتاب با آن دشواري ذاتياش، براي عموم مردم ديرفهم ميشد. بنابراين لازم بود اين موضوعات تبيين شوند، تا شعاع استفادهشان بيشتر و گستردهتر شود و در مجامع دانشگاهي، تحقيقاتي و حوزوي در دسترس مشتاقان قرار گيرد، تا مردم با هر سطحي از معلومات، بهتر بتوانند از اين کتاب استفاده کنند.[1]
برکات کتاب
پيشتر درباره انگيزه نوشتن اين کتاب اشاراتي شد. در درجه نخست درگيري بحثهاي
[1] ر.ك: اصول فلسفه و روش رئاليسم، ج 1، مقدمه شهيد مطهري.