تفاوت شهيد مطهري با ديگر شهداي گرانقدر اين است که او در راه نجات دلهاي انسانهاي مؤمن از شر زنديقان و مُلحدان به شهادت رسيد. او در خون خويش غلطيد تا مردم مسلمان در مرداب انحراف غوطه نخورند. او رفت تا اسلام بماند و تا زماني که انسانها از آثار فکري شهيد مطهري بهره ميگيرند و خط، نوشته يا سخني از او باقي است، همواره برايش ثواب شهادت مينويسند. او با خدا پيمان بست که جان، فکر و عمرش را در راه حق تقديم کند و به پيمانش وفا کرد. برخي به او گفتند: دست از اين کارها بردار؛ به بهاي جانت تمام ميشود. اما او در پاسخ گفت: آيا مرا از چيزي که آرزويش را دارم بيم ميدهيد؟![1]
چراغ هدايت
تا آنها خودشان حق را از باطل تشخيص دهند، گروهي ميکوشند به مردم بقبولانند شما قدرت تمييز نداريد و هيچ نميفهميد. کلام وحي مهمترين مسائل را پيش روي تعقل و خرد مردم قرار ميدهد و ميگويد در اينها تأمل کنيد؛ مگر عاقل نيستيد؟
فَذَلِکمُ اللّهُ رَبُّکمُ الْحَقُّ فَمَاذَا بَعْدَ الْحَقِّ إِلاَّ الضَّلاَلُ فَأَنَّي تُصْرَفُون؛[2]«اين الله پروردگار حقيقي شماست. بعد از حقيقت جز گمراهي چيست؟ پس به کجا ميرويد؟»
أَفَمَن يهْدِي إِلَي الْحَقِّ أَحَقُّ أَن يتَّبَعَ أَمَّن لاَّ يهِدِّي إِلاَّ أَن يهْدَي فَمَا لَکمْ کيفَ تَحْکمُون؛[3]«آيا آنکه به حق راه مينمايد به متابعت سزاوارتر است، يا آنکه به حق راه مينمايد و خود نيز نيازمند هدايت است. شما را چه ميشود؟ چگونه حکم (قضاوت =ارزشيابي) ميکنيد؟»
[1] سخنراني در دانشگاه علوم پزشکي مشهد، (11/02/1370)؛ و سخنراني در دانشگاه تهران، (19/2/1369). [2] يونس(10)، 32. [3] همان، 35.