نام کتاب : تماشاي فرزانگی و فروزندگی نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی جلد : 1 صفحه : 129
پس آنچه را علامه طباطبايى(رحمه الله) به علوم حواله دادهاند يا مربوط به فلسفه به معناى عامش بوده كه شامل طبيعيات و علوم تجربى هم مىشده و يا منظور آن بخش فلسفه بعد از علم است كه چون در علوم تجربى تحولات مهمى پيش آمده، طبيعتاً تحليلهايى هم كه مبتنى بر فرضيات قديم بوده بايد جاى خودش را عوض كند و به تحليلهاى جديد برسد. پس نمىتوان گفت كه فلسفه به نام متافيزيك و فلسفه به معناى خاص كه در مقابل علم به كار مىرود، تحول مىيابد.
امثال اين تعبيرات كه «فلسفه غير تجربى و حتى كلام و نقل چنان همآغوشند كه اگر يكى از آنها سيلى بخورد همه از هيبت آن رخ زرد خواهند شد» و يا «هر نقصى بالقوه چنين توانى را دارد كه بناى فلسفه را ويران كند» شاعرانه به نظر مىرسد و اگر بخواهيم دقيقاً ارزيابى كنيم، بايد بگوييم اين تغييرات، برخاسته از تعميمهاى بىجايى است كه شخصى كه دقيق باشد و منطقى بحث كند، هرگز به خودش اجازه نمىدهد كه چنين تعميمهايى را به كار ببرد. مخصوصاً كسانى كه اصولا به اصول عقلى ضرورى و كلّى پاى بند نمىباشند آن وقت چگونه به خودشان اجازه مىدهند كه از يك موارد خاصى، نتايج كلّى و عام بگيرند كه هر تغييرى در هر علمى حتى علوم نقلى، بالقوه اساس فلسفه يا ساير علوم را مىتواند در هم بريزد(؟)
دو ديدگاه با نتيجهاى واحد
علامه طباطبايى عنايت خاصّى بر اين اصل داشت كه هر علمى را با شيوه خاصّ خودش بررسى كنند و بين دانشهاى مختلف اختلاطى انجام
نام کتاب : تماشاي فرزانگی و فروزندگی نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی جلد : 1 صفحه : 129