responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : نظريه حقوقى اسلام نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی    جلد : 1  صفحه : 48

جاودانى وجود داشته باشد كه در آن، هر كس به نتيجه اعمال خودش برسد. اگر اين عالم، عالم حقى است، اگر اين آفرينش بر اساس حق است نه باطل، بايد عالم ديگرى باشد كه نيكوكاران و جنايت‌كاران به پاداش و كيفر اعمالشان برسند. اين اولوالالباب، پس از اين تحليل و پس از آن كه به چنين نتيجه‌اى مى‌رسند، آن گاه دست به دعا برمى‌دارند كه: رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذَا بَاطِلا و سپس مى‌گويند: فَقِنَا عَذَابَ النَّار؛ خدايا ما را از عذاب آتش نگاهدار. اما اين جمله كه: «آفرينش عالم باطل نيست» چه ربطى دارد به اين كه انسان بلافاصله پشت سر آن بگويد: «خدايا پس ما را از آتش حفظ فرما»؟ معلوم مى‌شود يك حلقه مفقوده‌اى بين اين دو جمله وجود دارد و آن حلقه واسطه همين است كه اگر عالم حق باشد، بايد پاداش و كيفرى در كار باشد تا انسان‌ها نتيجه اعمال خود را ببينند؛ و اين جا است كه اين اولوالالباب توجه پيدا مى‌كنند به اين‌كه: پس ما هم اگر لغزش‌هايى كرده باشيم مستحق عذاب و دوزخ خواهيم بود، و لذا از خدا مى‌خواهند: فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ.

 

2. «حق» در مقابل فعل «باطل»، «لهو»، «لعب» و «عبث»

درباره آفرينش جهان، در سوره «صاد» مى‌فرمايد: وَ مَا خَلَقْنَا السَّمَاءَ وَالاَْرْضَ وَ مَا بَيْنَهُمَا بَاطِلا ذَلِكَ ظَنُّ الَّذِينَ كَفَرُوا فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ كَفَرُوا مِنَ النَّار[1]؛ و آسمان و زمين و آنچه را كه ميان اين دو است به باطل نيافريديم، اين گمان كسانى است كه كافر شده [و حق‌پوشى كرده]اند، پس واى از آتش بر كسانى كه كافر شده‌اند. ما آسمان و زمين و آنچه را بين آنها است پوچ و بى‌هدف نيافريده‌ايم. اين پندار كافران است كه فكر مى‌كنند اين عالم بى‌جهت و بى‌حساب و كتاب و بى‌قصد و غرض آفريده شده؛ واى بر چنين كسانى از عذاب ابدى كه در انتظارشان است.

در آيه‌اى ديگر چنين مى‌خوانيم: وَ مَا خَلَقْتَا السَّمَاءَ وَالاَْرْضَ وَ مَا بَيْنَهُمَا لاَعِبيِن[2]؛ و آسمان و زمين و آن‌چه را كه ميان آن دو است به بازيچه نيافريديم؛ يعنى عالم، از سر بازى و هوس آفريده نشده است، بلكه: لَوْ أَرَدْنَا أَنْ نَتَّخِذَ لَهْواً لاَتَّخَذْنَاهُ مِنْ لَدُنَّا إِنْ كُنَّا فَاعِليِن[3]؛ اگر مى‌خواستيم بازيچه‌اى بگيريم، قطعاً آن را از پيش خود اختيار مى‌كرديم. اگر مى‌خواستيم سرگرمى داشته باشيم، سرگرمى را پيش خودمان انجام مى‌داديم، چرا مردم را به سرگرمى وادار كرده، به بازى


[1] ص (38)، 27.

[2] انبيا (21)، 16.

[3] انبيا (21)، 17.

نام کتاب : نظريه حقوقى اسلام نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی    جلد : 1  صفحه : 48
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست