در اين جلسه كه انشاءالله آخرين جلسه از سلسله مباحث ما با عنوان «حقوق در اسلام» خواهد بود ابتدا يك جمعبندى بسيار اجمالى و سريع از كل مباحثى كه از ابتداى اين سلسله مباحث تاكنون داشتهايم ارايه مىكنيم و در ادامه با بحثى درباره آزادى بيان و مطبوعات از ديدگاه اسلام به بحثهاى اين دوره خاتمه مىدهيم.
ما پس از ذكر موارد استعمال واژه «حق» در قرآن كريم، مفهوم متداول آن در حقوق و علوم سياسى را طرح كرديم و پرسشهايى را پيرامون آن مطرح ساختيم. در اين ميان مهمترين پرسش مربوط به «خاستگاه و منشأ حقوق» بود كه در اين باره نسبتاً به تفصيل بحث كرديم. پس از آن به اين بحث پرداختيم كه آيا آنچنان كه برخى از حقوقدانان و فلاسفه حقوق مىپندارند، براى انسان حقوقى مافوق قانون وجود دارد يا خير. منظور از «حقوق مافوق قانون» حقوقى بود كه قبل از وجود قانونگذار و تدوين قانون خود به خود براى بشر ثابت است و در هر نظام حقوقى معتبر مىباشد. تمام انسانها از هر نژاد، دين، قوم و مسلكى كه باشند، بايد اين حقوق را رعايت كنند و به آنها احترام بگذارند و هيچ قانونگذارى حق ندارد قوانينى وضع كند كه مخالف و مزاحم اين حقوق باشد. از اين حقوق با تعابيرى همچون: حقوق طبيعى و حقوق فطرى و برخى تعابير ديگر ياد مىشود. اشاره كرديم كه ادعا مىشود اين حقوق همانهايى هستند كه در اعلاميه جهانى حقوق بشر گردآورى و تنظيم شده است. به همين مناسبت و نيز به دليل آن كه با تبليغات فراوان، اينگونه به افكار عمومى القا كردهاند كه اين اعلاميه وحى مُنزل است و آن را تا حد تقدس بالا بردهاند، لازم شد درباره برخى از مواد و حقوق مطروحه در اين اعلاميه بحثهايى داشته باشيم. مهمترين اين حقوق را مىتوان حق حيات، حق حرمت و كرامت انسان و حق آزادى دانست. ما درباره هر يك از اين حقوق