اين اعلاميه سازگار نيست. اين عده ممكن است به مقتضاى اعتقادات مذهبى خويش، كارهايى را انجام دهند كه با آزادى ديگران و حتى با حيات ديگر انسانها در تضاد باشد. اعلاميه جهانى حقوق بشر كه هم بر «حق آزادى مذهب» و هم بر «حق حيات» تأكيد كرده، در اينگونه موارد چه پاسخى دارد؛ آيا اصل آزادى مذهب مقدم است يا اصل آزادى افراد؟
3. اشكالى ديگر بر اعلاميه جهانى حقوق بشر
اشكال ديگر اعلاميه جهانى حقوق بشر اين است كه اين اعلاميه تنها «حقوقِ» انسان را بيان داشته است، در حالى كه انسان داراى «تكاليفى» نيز مىباشد و «حق و تكليف» از هم جداشدنى نيستند. نمىتوان حقى را براى كسى ثابت كرد مگر اينكه در مقابلش تكاليفى نيز بر عهده او قرار گيرد. وقتى اين اعلاميه براى افراد بشر «حقوق» را ثابت مىكند منطقاً مىبايستى وظايف و تكاليفى نيز تعيين نمايد؛ ولى تنها در آغاز اعلاميه، يك توصيه اخلاقى نموده است: «از آنجا كه اساساً لازم است توسعه روابط دوستانه بين ملل را مورد تشويق قرار داد؛ از آنجا كه مردم ملل متحد ايمان خود را به حقوق اساسى بشر و مقام و ارزش فرد انسانى و تساوى حقوق مرد و زن مجدداً در منشور اعلام كردهاند و تصميم راسخ گرفتهاند كه به پيشرفت اجتماعى كمك كنند و در محيطى آزادتر، وضع زندگى بهترى بهوجود آورند...».
علاوه بر اين، اصولا كل اين اعلاميه از يك نظم و انسجام منطقى برخوردار نيست و تناقضاتى در خود اعلاميه به چشم مىخورد كه فعلا در صدد توضيح تكتك موارد آن نيستيم؛ چون مقصود ما تبيين حقوق از ديدگاه اسلام است و طرح اين چند اشكال، تنها به صورت اشاره و براى مثال و نمونه بود. متأسفانه آنچنان روى اعلاميه جهانى حقوق بشر تبليغ مىشود كه گويى فوق همه كتابهاى آسمانى است و هيچ ايرادى بر آن وارد نيست. هر چند اين اعلاميه بهوسيله شخصيتهاى حقوقى برجسته تدوين گشته، ولى اشكالات موجود در آن، نشاندهنده ناتوانى تنظيمكنندگانِ اين اعلاميه از ارايه يك مجموعه متوازن و منطقى است.
4. «حق كرامت» انسان در اعلاميه جهانى حقوق بشر
مسأله «كرامت انسان» از موضوعاتى است كه در اعلاميه جهانى حقوق بشر مورد تأكيد واقع