responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : پاسخ استاد به جوانان پرسشگر نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی    جلد : 1  صفحه : 341

 

مشكل مجازگويى و نقل اسطوره‌ها در قرآن

 

پرسش:

در قرآن اسطوره‌ها، داستان‌ها و استعارات و كناياتى آمده است، اوّلا: آيا اين نشان از سمبليك و غير واقع نما بودن زبان قرآن نيست؟ و ثانياً: آيا اين خود دليل بر نفى برداشت مطلق از آيات قرآن و به رسميت شناختن قرائت‌هاى مختلف از آن نيست؟

پاسخ: يكى از دلايلى كه براى اسطوره‌اى بودن زبان قرآن و زبان دين ارائه مى‌شود اين است كه در قرآن و كتاب‌هاى دينى استعارات، كنايات، تشبيهات و تمثيلاتى به كار رفته است، از جمله اين مَثل در قرآن آمده است:

«وَ لا تَكُونُوا كَالَّتِي نَقَضَتْ غَزْلَها مِنْ بَعْدِ قُوَّة أَنْكاثاً ...»[1]

همانند آن زن (سبك مغز) نباشيد كه پشم‌هاى تابيده خود را پس از استحكام، وا مى‌تابيد.

اين يك مثلى است كه در قرآن ذكر شده است و شايد چنين پيرزنى اصلا وجود خارجى نداشته است. همچنين مثل درازگوشى كه در قرآن آمده است:

«مَثَلُ الَّذِينَ حُمِّلُوا التَّوْراةَ ثُمَّ لَمْ يَحْمِلُوها كَمَثَلِ الْحِمارِ يَحْمِلُ أَسْفاراً...»[2]

كسانى كه مكلف به تورات شدند ولى حق آن را ادا نكردند، مانند درازگوشى هستند كه كتاب‌هايى را حمل مى‌كند، (آن را بر دوش مى‌كشد اما چيزى را نمى‌فهمد)!

گفته‌اند: وقتى اين مثل‌ها، افسانه‌ها و اسطوره‌ها در قرآن آمده است، از كجا كه ساير مطالب قرآن، از جمله خدا، قيامت، وحى، بهشت و جهنّم نيز اسطوره و افسانه نباشند! شايد از كلماتى چون خدا، وحى و قيامت نيز معناى مجازى و غير واقعى و غير حقيقى اراده شده باشد. و به هر حال بهترين نتيجه‌اى كه مى‌توان گرفت آن است كه زبان قرآن واقع‌نما نيست بلكه زبانى سمبليك است كه هر كس مى‌تواند از آن برداشت و قرائتى خاصّ خود داشته باشد. زيرا در صورتى مى‌توان يك برداشت را مطلق دانست و ساير


[1] نحل/ 92.

[2] جمعه/ 5.

نام کتاب : پاسخ استاد به جوانان پرسشگر نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی    جلد : 1  صفحه : 341
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست