1. آيا انتخابات رياست جمهورى و مجلس شوراى اسلامى ـ كه با رأى مستقيم مردم انجام مىشود ـ داراى ارزش و اعتبار بيشترى است؟
براى پاسخ به اين پرسش بايد معيار ارزش و اعتبار سازمانها و اشخاص در نظام سياسى اسلامى را مورد توجه قرار داد. معيار اعتبار و مشروعيت در نظام سياسى اسلام، انتساب به خداوند است. اين انتساب در عصر غيبت با تأييد و تنفيذ ولىفقيه است. از اين رو كسانى كه انتخاب مىشوند ـ چه مستقيم و چه غير مستقيم ـ اگر ميزان انتسابشان به خدا مساوى باشد، داراى اعتبار و ارزش يكسانند.
اگر مقصود از پرسش اين باشد كه براى انتخاب اصلح و اطمينان بيشتر در صحت تشخيص او، انتخاب مستقيم بهتر است، اين گمان درست نيست، زيرا دست كم در مورد انتخاب رهبر ـ كه مردم غير مستقيم به او رأى مىدهند ـ انتخاب غير مستقيم بيشتر قابل اطمينان است، زيرا مردم، توسط گروهى از فقها (خبرگان) كه از فقاهت بهره دارند. و آنها افراد شايسته را مىشناسند، رهبر را انتخاب مىكنند. اين انتخاب، دقيقتر و مطمئنتر از انتخاب مستقيم است.
شيوه عقلايى شناسايى متخصص
مردم حتّى در زندگى روزمرّه خود وقتى مىخواهند براى امر مهمّى تصميم بگيرند و انتخابى را انجام دهند، براى اطمينان بيشتر در صلاحيت شخص انتخاب شده، كسانى را واسطه انتخاب خود قرار مىدهند و يا با آنان مشورت مىكنند، بويژه هنگامى كه بخواهند بهترين متخصص را انتخاب كنند. در جمهورى اسلامى كه هدف آن اداره جامعه با قوانين اسلامى است و اسلاميت نظام، فقط با ولى فقيه تضمين مىگردد، راه معقول و قابل اعتماد براى انتخاب بهترين فقيهى كه داراى ويژگىهاى رهبرى است، انتخاب توسط فقيهانى است كه فقها را مىشناسند.
بدون ترديد انتخاب بهترين قاضى، بايد توسط قضات انجام گيرد، همچنان كه استادان دانشگاه مىتوانند بهترين استاد را معرفى كنند چنانكه ما براى انتخاب بهترين متخصص